شده كه حضرت سجاد و حضرت صادق عليهما السلام آنرا از بين رفتن علماء
و فقهاء و اخيار فرمودهاند. در تفاسير اهل سنت نيز اين مضمون نقل شده است.
در الميزان قول فوق را اختيار و روايات را بدون اظهار نظر نقل كرده
است. بنظر ميايد مقصود از روايات بعضى از مصاديق آيه است.
در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاكت مردمان و فقد علماء است.
و اما اينكه مراد نقصان خود زمين و غبار شدن و از بين رفتن اطراف آن
باشد از دو آيه بدست نميآيد بلكه زمين پيوسته در انبساط و بزرك شدن است و وزن آن
نيز كه نور آفتاب پيوسته در آن جذب ميشود رو بافزايش است.
طرق:كوبيدن. مثل كوبيدن آهن و در زدن. در اقرب آمده: «طَرَقَهُطَرْقاً: ضَرَبَهُبِالْمِطْرَقَةِ-طَرَقَالْبَابَ:
قَرَعَهُ». راه را از آن طريق گويند كه رهگذران آنرا با پا ميكوبند.
«أَنْأَسْرِ بِعِبادِي
فَاضْرِبْ لَهُمْطَرِيقاًفِي الْبَحْرِ يَبَساً»طه: 77. يعنى بندگان مرا شبانه راه ببر و براى آنها راه خشكى در دريا
بجوى.
طريق بمعنى راه حق و دين نيز بكار ميرود نحو «يَهْدِيإِلَى الْحَقِّ وَ إِلىطَرِيقٍمُسْتَقِيمٍ»احقاف: 30. و آن مذكر و مؤنث هر دو
بكار ميرود.
طريقه: بمعنى مذهب و حالت و غيره است «وَأَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَىالطَّرِيقَةِلَأَسْقَيْناهُمْ ماءً
غَدَقاً»جنّ:
16. و اگر جنّ و انس در طريقه حق پايدار مىبودند با آب فراوان آبشان ميداديم
ظاهرا مراد آن است كه آنها را در دنيا وسعت و راحتى ميداديم مثل «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ
الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ
الْأَرْضِ»اعراف:
96.
«إِذْيَقُولُ أَمْثَلُهُمْطَرِيقَةًإِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً»طه: 104. امثل بمعنى افضل است گوئى
مراد از طريقه رأى و نظر است يعنى: آنكه در رأى از ديگران