بايد دانست طمع و حرص آدمى را حدّ يقفى نيست هر چه بدست ميآورد باز
در صدد ديگرى است و شخص بى خبر از خدا چون پيوسته بتمايلات نفس متوجه است و هر چه
تلاش كند آنها را راضى نميتواند كرد لذا با وجود وسعت نعمت و وسايل پيوسته در تنگى
است ولى آنانكه بدنيا با ديده ديگرى نگاه ميكنند و در ياد خدا هستند اينطور
نميباشند زيرا كه: «أَلابِذِكْرِ اللَّهِ
تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»رعد: 28.
اين لفظ در قرآن عظيم يكبار يافته است.
ضنين:بخيل. راغب گويد: ضنّه بخل بشىء نفيس است «وَما هُوَ عَلَى الْغَيْبِبِضَنِينٍ»تكوير:
24. «ضنين» را در آيه با ظاء و ضاد هر دو
خواندهاند معنى آن بقرائت اول متّهم است (بصيغه مفعول) و بقرائت دوم بمعنى بخيل
است. يعنى: پيغمبر نسبت باخبار غيب بخيل نيست و هر چه خدا گويد بى كم و كاست بشما
تحويل ميدهد در نهج البلاغه حكمت 362 فرموده:
«وَمَنْضَنَبِعِرْضِهِ فَلْيَدَعِ
الْمِرَاءَ».
هر كه بآبروى خويش بخيل باشد مجادله ناحق را ترك كند. اين كلمه در
قرآن مجيد تنها يكبار آمده است.
اگر آنرا بلباسها تشبيه كنى، آن مانند حلّههاى نقشدار است. همچنين
است قول صحاح. و اقرب.
معنى آيه چنين است: يهود و نصارى در اين قول بقول كفّار گذشته مشابهت
دارند. مشروح اين آيه در «ابن» باب
باء گذشت بآنجا رجوع شود بعضى «الَّذِينَكَفَرُوا»را بت پرستان گرفتهاند ولى ظاهرا آيه راجع بعقيده كفّار قبل از
اسلام است كه قائل به ابن اللّه بودهاند. اين لفظ در