تمامى زمين مصر از آنها مملو گشته، تمامى مملكت از رائحه كريهه آنها
مشمئز گشت.
ناگفته نماند در تورات سفر خروج باب 8 از بند 2 تا 16 جريان قورباغه
ها نقل شده كه همه جا را پر كردند.
بايد دانست در دنيا يك موازنه عجيب برقرار است و توليدات بى جا را
كنترل ميكند و گر نه ممكن است زاد ولد يك ميكرب در مدت كمى شهرى را پر كند و زندگى
را مختل گرداند ظاهرا آنروز باذن خدا در توليد قورباغه در مصر اين موازنه بهم
خورده است.
ضلل:ضلال و ضلالت بمعنى انحراف از حق است. «إِنِّيأَراكَ وَ قَوْمَكَ فِيضَلالٍمُبِينٍ»انعام: 74. من تو را و قومت را در
انحراف و گمراهى آشكار مىبينم. يعنى انحراف از راه حق.
معنى آن از مقابله با هدايت بهتر روشن ميشود چنانكه فرموده: «قُلْرَبِّي أَعْلَمُ مَنْ
جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ فِيضَلالٍمُبِينٍ»قصص: 85.
راغب گويد: «الضّلال: العدول
عن الطّريق المستقيم و يضادّه الهداية» قول صحاح و قاموس و اقرب و نهايه نيز قول
راغب است. و اينكه بعضى هلاكت، و گم شدن، و باطل و فضيحت را از معانى ضلال
شمردهاند، اينها لازم معناى اوّلى است كه همان انحراف باشد در قرآن مجيد نيز گاهى
بكار رفته است.
مثل «فَماذا بَعْدَ الْحَقِّ
إِلَّاالضَّلالُ»يونس: 32.
كه ميشود گفت بمعنى باطل است و عبارت اخراى انحراف از حق ميباشد و نظير: «وَقالُوا أَ إِذاضَلَلْنافِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا
لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ»سجده:
10. يعنى
زمانيكه در زمين گم شديم و پوسيديم و خاك شديم آيا در خلقت جديدى خواهيم بود؟!
نظير: «أَإِذا كُنَّا عِظاماً وَ
رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً»اسراء: 49 و 98.