نقل شده كه هاشم غير امامى را كافر دانسته و ابو الخطاب گفته كفر او
در صورت قيام حجت و دليل است، و محمد بن مسلم گفته: اگر ولايت را نداند و انكار
نكند كافر نميشود بالاخره مطلب را پيش امام صادق عليه السّلام آوردهاند و هاشم
متوجه شده كه امام عليه السّلام ميخواهد در عقيده محمد بن مسلم باشند يعنى اگر كسى
امامت نداند و انكار نكند كافر نميشود.
اما اينكه اگر كسى اختلاف مردم را بداند مستضعف نيست در كافى باب
مستضعف و معانى الاخبار و غيره احاديثى در اين باره نقل شده از آنجمله در كافى باب
فوق الذكر از ابن مسكان از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام منقول است:
ضغث:بفتح (ض) مخلوط كردن «ضَغَثَالْحَدِيثَضَغْثاً: خَلَطَهُ» چنانكه در صحاح و اقرب گفته. و آن بكسر (ض) دسته علف خشك،
دسته تركه يا تركه نرم يا دسته ريحان و امثال آن است و نيز بمعنى امر مختلط و حديث
مختلط است چنانكه اقرب الموارد بمعنى اخير تصريح كرده.
«وَخُذْ بِيَدِكَضِغْثاًفَاضْرِبْ بِهِ وَ لا
تَحْنَثْ»ص:
44. يعنى دسته علف خشك يا تر كه بر گير و با آن بزن و نقض عهد مكن اين مطلب در «ايوب» گذشت.
«قالُواأَضْغاثُأَحْلامٍ وَ ما نَحْنُ
بِتَأْوِيلِ الْأَحْلامِ بِعالِمِينَ»يوسف: 44.
اضغاث جمع ضغث بمعنى دستهها و مختلطها است و احلام جمع حلم (بر وزن
عنق و قفل) بمعنى خواب پريشان است اضافه اضغاث به احلام بمعنى «من» ميباشد يعنى «اضغاثمن احلام» و الف و لام احلام عهد ذكرى و اشاره باضغاث و احلام ما قبل
است يعنى گفتند: آميختههائى است از خوابهاى پريشان و ما بتعبير چنين