أَنْكالًا وَ جَحِيماً. وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ ...»مزمل: 12
و 13. باحتمال قوى اين يكى از طعامهاى سهگانه فوق يا همه آنهاست.
بايد دانست: مفهوم آيه ضريع و غسلين نفى طعام ديگر است لذا بايد هر
دو يكى باشند و يا هر يك مخصوص بگروهى از دوزخيان باشد.
ضعف:بفتح و ضم (ض) ناتوانى.
بعقيده طبرسى و جوهرى و فيروزآبادى- و اقرب الموارد ضعف با ضم و فتح
ضاد هر دو بيك معنى است راغب نسبت آنرا بقول ميدهد و گويد:
بقول خليل ضعف بضم ناتوانى بدن و بفتح ناتوانى عقل و رأى است.
اين قول در قاموس و اقرب نيز نقل شده.
«ضَعُفَالطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ»حج:
73. خواهنده
و خواسته شده هر دو ناتوان و عاجزاند معنى مشروح آيه، در «ذباب» گذشت. «وَماضَعُفُواوَ مَا اسْتَكانُوا وَ
اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ»آل عمران: 146. ناتوان نشدند، بدشمنان خاضع نگشتند، خدا صابران را
دوست دارد.
ضعف در اين آيه و در آيه «وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْضَعْفاً»انفال: 66. با ضم و فتح ضاد خوانده شده است. در آيه اول ضعف اولى ضعف
نطفه، دومى ضعف جنينى و طفوليت، سومى ضعف پيرى است كه هر سه ضعف نكردهاند و آن
دليل غيرهم بودن است چنانكه قوّه اول راجع بطفوليت و قبل از بلوغ و ثانى راجع به
بعد از بلوغ است (راغب).
ضعيف: ناتوان. جمع آن ضعفاء و ضعاف است: «فَقالَالضُّعَفاءُلِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً»ابراهيم: