ناگفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير «أَخَذْناأَهْلَها بِالْبَأْساءِ
وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْيَضَّرَّعُونَ»اعراف: 94. آنست كه گرفتاريهاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار
كردن انسان و اظهار تذلّل بخدا و توبه و انابه است كه انسان بضعف و عصيان خود پى
ببرد و متوجه خدا شود بدين طريق گرفتاريها يكنوع رحمتاند ما بعد آيه 43 انعام
حاكى است كه اگر شخص از گرفتاريها متنبه نشود درهاى نعمت برويش گشوده شده و غفلتا
عذاب او را يافته و از بين مىبرد «فَلَمَّانَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ
شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ
مُبْلِسُونَ».
انعام: 44.
در خاتمه ناگفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن بمعنى پستان حيوانات
است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آنست كه شير بپستان ميل
ميكند.
ايضا ضروع بضم (ض- ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضَرَعَالسَّبُعُ مِنَ الشَّيْءِضُرُوعاً: دَنَا مِنْهُ» و نيز آمده: «تَضَرَّعَمِنْهُ» يعنى با ميل باو نزديك شد و
چون تذلّل و زارى يكنوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مىباشد.
ضريع: «لَيْسَلَهُمْ طَعامٌ إِلَّا
مِنْضَرِيعٍ. لا يُسْمِنُ وَ لا
يُغْنِي مِنْ جُوعٍ»غاشية: 6 و 7.