ضاد:پانزدهمين
حرف از الفباى عربى و هجدهمين حرف از الفباى فارسى است. جزء كلمه واقع ميشود.
بتنهائى معنائى ندارد. در حساب ابجد بجاى هشتصد است.
ضأن:گوسفند. «ثَمانِيَةَأَزْواجٍ مِنَالضَّأْنِاثْنَيْنِ وَ مِنَ
الْمَعْزِ اثْنَيْنِ»انعام: 143. ضأن مطلق گوسفند و معز مطلق بز است معنى آيه در «ذكر» بمناسبت «قُلْآلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ»گفته شد اين كلمه فقط يكبار در
قرآن آمده است گويند: «أَضْأَنَالرَّجُلُ» يعنى گوسفندش زياد شد.
ضَبْح: «وَالْعادِياتِضَبْحاً. فَالْمُورِياتِ قَدْحاً»عاديات: 1 و 2. ضبح بمعنى صدا است.
ضباح بضمّ ضاد صداى روباه است. ابن اثير در نهايه از حديث ابن مسعود نقل ميكند: