بمعنى مفعول يعنى شكار شده نيز ميايد «ياأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُواالصَّيْدَوَ أَنْتُمْ حُرُمٌ»مائده: 95. ايضا «وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْصَيْدُالْبَرِّ ما دُمْتُمْ
حُرُماً»مائده:
96.
آيات صيد در قرآن مجيد همه در سوره مائده است آيات: 1 و 2 و 94 و 95
و 96.
صيد در اسلام در صورتى حلال است كه شخص براى تأمين مخارج خويش و
عائلهاش شكار كند و براى خوشگذرانى حرام ميباشد. فقهاء سفر كسانى را كه براى
تفريح بشكار ميروند سفر معصيت دانسته و حكم باتمام روزه و نماز كردهاند.
حرمت شكار تفريحى ظاهرا از آنجهت است كه روا نيست شخص براى ارضاء
تمايل نفسانى خويش حيوانات و پرندگانى را كه در اين زمين پهناور بى آنكه بكسى آزار
برسانند ميچرند و ميپرند و خداى خويش را تسبيح ميكنند، از نردبان هستى پياده كند.
ولى اگر احتياج داشته باشد آن مطلب ديگرى است.
شكار كردن احكام بخصوصى دارد كه در فقه اسلامى مشروحا بيان شده است و
اين كتاب محل بررسى آنها نيست.
صير:رجوع. انتقال. تحوّل.
رسيدن (اقرب). «أَلاإِلَى اللَّهِتَصِيرُالْأُمُورُ»شورى: 53. مصير: مصدر ميمى و اسم مكان است مثل «قُلْتَمَتَّعُوا فَإِنَمَصِيرَكُمْإِلَى النَّارِ»ابراهيم: 30. كه مصدر ميمى است يعنى: متمتع شويد حتما باز گشت شما
بسوى آتش است. و مثل «وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَالْمَصِيرُ»انفال:
16.
در آيات «وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ
إِلَيْهِالْمَصِيرُ»مائده:
18.
«غُفْرانَكَرَبَّنا وَ إِلَيْكَالْمَصِيرُ»بقره: 285. «وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِالْمَصِيرُ»آل عمران:
28. و نظير آنها گرچه منظور رجوع بآخرت و رحمت و عذاب خداوند است ولى بعقيده من
مراد از تعبير رجوع الى اللّه خلود و بقا است يعنى بر گشت همه