15. يعنى
براى من در فرزندانم صلاح ايجاد كن و «عَلَيَّ»دلالت دارد كه اصلاح بنحوى باشد كه او نيز منتفع گردد و آنها بپدر
خويش نيكوكار باشند مثل «وَوَهَبْنا لَهُ يَحْيى وَأَصْلَحْنالَهُ زَوْجَهُ»انبياء: 90. و نحو «رَبَّناهَبْ لَنا مِنْ
أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ»فرقان 74.
ظاهرا مراد از باقيات صالحات تمام اعمال و كارهاى خير است و غرض از
بقا باقى ماندن نزد خداست نه اينكه غرض از بقا باقى ماندن در دنيا پس از مردن شخص
باشد و منظور از باقيات فقط آثار نيك باشد. زيرا بقاء تمام اعمال از ضرورت اسلام
است «وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ
فِي الزُّبُرِ. وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ»قمر: 52 و 53.
[اعمال
صالحه]
آيا مراد از «صالحات» در
عناوين «آمَنُواوَ عَمِلُواالصَّالِحاتِ»كه كرات و
مرات در قرآن مجيد آمده كارهائى است كه شرع آنها را شخصا بيان فرموده و يا هر عمل
صالح مطابق عدل و انصاف مورد رضاى حق است خواه در شرع بالخصوص بيان شده باشد يا
نه.
مخفى نماند «عَمِلُواالصَّالِحاتِ»كه بيشتر از پنجاه بار در قرآن ذكر شده در همه آنها توأم با «آمَنُوا»يا «وَهُوَ مُؤْمِنٌ»يا نظير آندو است مگر در آيه «إِلَّاالَّذِينَ صَبَرُوا وَ
عَمِلُواالصَّالِحاتِأُولئِكَ لَهُمْ
مَغْفِرَةٌ»هود:
11. كه
قطعا در آن نيز ايمان منظور است.
پس بى شك عمل صالح پيش خدا در صورتى مؤثّر و مقرب است كه توأم با
ايمان بخدا باشد و در غير