شرّ:بد و ضرر راغب گفته: شر آنست كه همه از آن اعراض ميكنند چنانكه خير
آنست كه همه بآن مايل ميشوند طبرسى فرموده خير نفع خوب و شرّ ضرر قبيح است.وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا
شَيْئاً وَ هُوَشَرٌّلَكُمْبقره: 216. در آيات گاهى معنى ضرر مناسب است مثل آيه فوق و گاهى
معناى قبيح و بد نحوأَنْتُمْشَرٌّمَكاناً ...يوسف: 77.
در اقرب الموارد گويد: شرّ اسمى است جامع تمام رذائل و خطايا و در «فُلَانٌشَرُّالنَّاسِ» اسم تفضيل است همزه آن
در اثر كثرت استعمال حذف شده چنانكه در «فلانخير النّاس».
على هذا شرّ در آيهأُولئِكَ هُمْشَرُّالْبَرِيَّةِبيّنه: 6. و نظير آن اسم تفضيل است و ايضا در آيهقُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْبِشَرٍّمِنْ ذلِكَمائده: 60. و نظائر آن بايد بقرينه
«من» تفضيليه اسم تفضيل باشد.
شرير: مضرّ،
مفسد، ظالم. جمع آن اشرار استوَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَالْأَشْرارِص: 62.
شرار النار (بكسر ش) شراره و جرقه آتش است كه از آن جستن ميكنند راغب
گويد: علت اين تسميه اعتقاد شرّ در اخگر است. شرر (بر وزن ضرر) مطلق شراره واحد آن
شرره استإِنَّها
تَرْمِيبِشَرَرٍكَالْقَصْرِمرسلات: 32. آتش شراره هائى ببزرگى
كاخ يا درخت بزرگ ميافكند.
شرار جمع شرير نيز آمده است. تفصيل سخن در «حسن» ديده
شود.
شرط: (بفتح
ش، ر) علامت. جمع آن اشراط است چنانكه در مجمع و اقرب و قاموس و صحاح آمده است.
اما شرط (بر وزن فلس) جمع آن شروط و شرايط است.فَهَلْ يَنْظُرُونَ
إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَأَشْراطُهامحمد: 18. آيا جز بساعت منتظراند
كه ناگهان آيد و حقا كه علائم آن آمده است.
اهل تفسير ساعت را قيامت دانسته و علائم آمدن آنرا بعثت حضرت رسول
صلّى اللّه عليه و آله، انشقاق قمر، آمدن