responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 136

معنى آيه در «جود» گذشت. اين لفظ در كلام اللّه مجيد فقط يكبار يافته است.

صفو: راغب گويد: اصل صفو خلوص شى‌ء است از آميختگى. و از آنست كه بسنگ صاف و خالص، صفا گويند. طبرسى از مبرد نقل كرده:

صفا هر سنگى است كه چيزى از گل و خاك بآن آلوده نيست.

«وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ‌ مُصَفًّى‌» محمد: 15. و نهرهائى از عسل صاف و خالص.

اصفاء: خالص كردن و آن معنى اختيار و اختصاص ميدهد «أَصْفَيْتُ فُلَاناً بِالشَّىْ‌ءِ: آثَرْتُهُ بِهِ». «أَ فَأَصْفاكُمْ‌ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلائِكَةِ إِناثاً» اسراء: 40.

اصطفاء و اختيار و اجتباء نظير هم‌اند (مجمع) راغب ميگويد: اصطفاء تناول خالص شى‌ء است چنانكه اختيار انتخاب خير و خوب آن ...

«إِنَّ اللَّهَ‌ اصْطَفى‌ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ» آل عمران: 33. اين آيه روشن ميكند كه مذكورين فوق از فساد خالص بودند لذا خدا اختيارشان كرد و نشان ميدهد كه خدا هر كس را اختيار نميكند بلكه محل بايد قابليّت داشته باشد مثل‌ «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» انعام: 124.

صفوان: سنگ خالص و صاف، ايضا صفا، واحد هر دو صفوانه است مثل مرجان و مرجانة (مجمع). «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ‌ صَفْوانٍ‌ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً ...» بقره: 264. صلد نيز سنگ صاف است. يعنى مثل او مثل سنگ صافى است كه در آن خاك هست كه بارانى تند بر آن باريد و آنرا صاف و بى خاك كرد. صلد بمعنى زمين سخت كه در اثر صلابت چيزى نمى‌روياند نيز آمده است.

«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ‌ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ» فاطر: 32.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 4  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست