نُورُهُمْ ...»حديد: 19. از اين آيه بدست ميايد كه صديقون و شهداء اعمال هر دو يك
صنفاند. باعتبار آنكه دروغ و خلاف را در اقوال و اعمالشان مدخلى نيست صديقاند و
باعتبار گواه بودنشان شهداءاند. گرچه پيامبران نيز صديق و شهيداند ولى چون اين دو
وصف منحصر بآنها نيست، بايد گفت مراد از اين سه گروه انبياء و اوصياءاند. انبياء
داراى هر سه وصف نبوت، صديق و شهيداند ولى اوصياء فقط دو وصف اخير را دارند. «الصّالحين.» نيز پيروان مخصوص آنها ميباشند.
لذا منظور از «وَالَّذِينَ آمَنُوا ...»در آيه اخير بايد مؤمنان بخصوصى باشند كه ايمان بخدا و رسل مقام صديق
و شهيد را بآنها داده است.
در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السّلام نقل شده: نبى از ماست.
صديق از ماست. شهداء و صالحين از مااند.
يكى از بزرگان درباره آيه اخير فرمود: «وَالَّذِينَ آمَنُوا ...»صديقون و شهداء نيستند بلكه ملحق بآنها هستند بقرينه «عِنْدَرَبِّهِمْ»بنظر ايشان ضمير «لَهُمْ»راجع به «الَّذِينَآمَنُوا ...»و ضمير «أَجْرُهُمْ»راجع به
صديقون و شهداء است يعنى براى مؤمنين بخدا و رسل اجرى مثل اجر آندو طايفه است.
اين نظر بسيار بعيد است بلكه «أُولئِكَهُمُالصِّدِّيقُونَوَ الشُّهَداءُ»اين دو وصف را به «الَّذِينَآمَنُوا ...»منحصر ميكند. مطلب همان است كه گفتيم: بايد «الَّذِينَآمَنُوا»را گروه بخصوصى دانست. بعضىها گفتهاند:
«واو» در «وَالشُّهَداءُ»استيناف و آن مبتدا و خبرش «عِنْدَرَبِّهِمْ»است و «لَهُمْأَجْرُهُمْ»خبر دوم است. اين سخن نيز مخالف
ظاهر ميباشد. در خاتمه:
شايد «وَالَّذِينَ آمَنُوا»در آيه اخير ببعضى از بندگان خدا
كه از اوصياء نيستند شامل باشد امثال شهيدان راه حق و غيرهم.