«وَيَصُدَّكُمْعَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ
عَنِ الصَّلاةِ»مائده: 91. صدّ حتما بمعنى منع و بر گرداندن است كه متعدى بمفعول اول
و مفعول دوم بواسطه حرف جر است.
ولى در آيات ديگر كه مفعول اول ذكر نشده گرچه ميشود آنرا اضمار كرد
ولى لازم گرفتن بهتر است مثل «فَمِنْهُمْمَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْصَدَّعَنْهُ»نساء: 55. يعنى از آنها بعضى بحق
ايمان آورده و بعضى اعراض كرده است. و مثل «إِنَّالَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّواعَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»نساء: 167.
يعنى آنانكه كافر شده و از راه خدا اعراض كردند. نظير آن «وَالَّذِينَ كَفَرُوا
عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ»احقاف: 3. است كه اعراض را با كفر جمع كرده. ايضا آياتى نظير «لَيَأْكُلُونَأَمْوالَ النَّاسِ
بِالْباطِلِ وَيَصُدُّونَعَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»توبه: 34. كه ظاهرا بمعنى اعراض است نه منع. آيه زير نيز بنظرم بمعنى
اعراض باشد «قُلْقِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّعَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»بقره: 217. بگو جنگ در ماه حرام
كارى بزرگ و اعراض از دين خداست.
ناگفته نماند همه افعال مضارع اين لفظ در قرآن مجيد از باب نصر ينصر
آمده مگر در آيه «وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ
مَرْيَمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُكَ مِنْهُيَصِدُّونَ»زخرف: 57.
كه آن بمعنى اعراض و از ضرب يضرب آمده است. ولى با آنكه در قرآنها بكسر (ص) نوشته
شده در مجمع فرموده: اهل مدينه، ابن عامر ... آنرا بضمّ (ص) و بقيّه بكسر آن
خواندهاند.