responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 80

پيامبران را بر سكوت و خوددارى از تكلّم وا داشتند گوئى دست پيامبران را گرفته بدهانشان گذاشتند و اعلام كردند كه بايد ساكت شويد ...

«فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‌ وَجْهِهِ‌ فَارْتَدَّ بَصِيراً» يوسف: 96.

ارتداد را در آيه عود گفته‌اند يعنى بر گشت و بينا شد. رجوع شود به «بيض».

«فَارْتَدَّا عَلى‌ آثارِهِما ...» كهف:

64. يعنى بر آثار راهيكه آمده بودند بر گشتند.

«إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ‌ لَرادُّكَ‌ إِلى‌ مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى‌» قصص: 85.

طبرسى نقل ميكند: چون آنحضرت بعد از خروج از مكه بجحفه رسيد بمكّه.

اشتياق پيدا كرد جبرئيل آمد و گفت:

آيا بشهر و زادگاه خود مشتاق شده‌اى فرمود آرى جبرئيل آيه فوق را خواند (كه وعده رجوع بمكّه است) آنگاه از قتيبى نقل ميكند: شهر را معاد گويند زيرا كه شخص در شهرها مسافرت كرده سپس بآن بر ميگردد.

معاد در آيه اسم مكان است. بعقيده الميزان مراد از آن مكّه و تنكير براى عظمت و بزرگى عود است يعنى برگشتن تو بمكّه برگشت بزرگى است نه آنطور كه از آن خارج شده‌اى.

آنحضرت در حال خوف و مخفيانه از مكّه خارج شد و فاتح و مظفر بر آن بازگشت. و چون اين آيه بعد از داستان فرار موسى از مصر و برگشتن پس از بعثت آمده لذا ظاهرا بآنحضرت نويد ميدهد كه تو هم پس از خروج از مكّه بصورت مطلوبى بآنجا بر خواهى گشت.

ردف: تبعيّت «رَدَفَهُ‌ رَدْفاً تَبِعَه»:

(اقرب) «قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ‌ رَدِفَ‌ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ» نمل: 72.

بگو شايد بعضى از آنچه بعجله ميخواهيد در پى شماست.

طبرسى آنرا از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و گفته شده دخول لام در «لَكُمْ» دليل آنستكه ردف بمعنى نزديكى است يعنى بعض از آنچه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست