responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 78

مولا امير المؤمنين صلوات اللّه و سلامه عليه در خطبه 177 نهج البلاغه در وصف خدا فرموده‌

«بَصِيرٌ لَا يُوصَفُ بِالْحَاسَّةِ رَحِيمٌ‌ لَا يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ».

يعنى خدا بيناست ولى نميشود گفت چشم دارد.

رحيم است ولى با رقت و تأثر و انفعال توصيف نميشود.

صدوق رحمه اللّه در توحيد در معنى رحيم فرموده: معنى رحمت نعمت است و راحم بمعنى منعم است ...

معناى رحمت (در خدا) رقّت نيست كه آن از خدا منتفى است فقط بشخص رقيق القلب رحيم گويند كه بسيار رحم كننده باشد.

مرحمت نيز بمعنى رحمت است‌ «وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» بلد: 17. جمع رحيم در قرآن رحماء آمده‌ «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» فتح: 29.

رخو: «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ‌ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ» ص: 36.

در اقرب الموارد گويد: رخاء (با ضمّ) باد ملايمى است كه چيزى را حركت نميدهد. رخاء بمعنى نرمى و آرامى حال از ريح است يعنى: باد را بسليمان مسخر كرديم بدستور او بآرامى جارى ميشد بهر جا كه سليمان ميخواست.

جريان تسخير باد بسليمان در «ريح» خواهد آمد «رخاء» فقط يكبار در قرآن آمده است.

ردء: يارى و كمك. مصدر و اسم هر دو آمده است (اقرب) راغب ميگويد: ردء آنست كه براى يارى در پى ديگرى باشد ردى نيز در اصل چنين است ولى متعارف شده كه در متأخر مذموم بكار رود «وَ أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِي‌ رِدْءاً يُصَدِّقُنِي» قصص: 34.

در مجمع آنرا معين و يار گفته و چون كسى بكسى يارى كند گويند «فلان ردء لفلان» معنى آيه چنين است: برادرم هارون در سخن گفتن از من فصيح‌تر است او را با من يار و كمك بفرست تا مرا تصديق كند.

اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست