طبرسى از ابو عبيده نقل ميكند لا مرحبا به يعنى زمين بر او فراخ
نباشد.
اين كلمه چنانكه از راغب نيز نقل شد دعا و نفرين است معنى آيه چنين
ميشود: وسعت نباشد بر آنها كه داخل شدگان آتشند گويند: بلكه بر شما وسعت نباشد شما
اين كفر را بر ما پيش آورديد بد قرارگاهى است براى شما. سخن اول بنا بنقلى قول
پيشوايان كفر است نسبت باتباع خويش و مرحباى دوم جواب پيروان است نسبت به رؤسا.
رحق: «يُسْقَوْنَمِنْرَحِيقٍمَخْتُومٍ»مطففين: 25 رحيق بمعنى خمر است
(مفردات، اقرب) مجمع آنرا شراب خالص و صحاح شراب صاف گفته يعنى از شراب خالص مهر
شده سيراب ميگردند اين كلمه يكبار در قرآن آمده است معنى آيه در «ختم» گذشت.
رحل:ظرف (مثل خورجين و انبان) و بار سفر و كوچ.
معانى ديگر هم دارد كه در قرآن مجيد يافته نيست «وَقالَ لِفِتْيانِهِ
اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِيرِحالِهِمْ»يوسف: 62.
طبرسى در ذيل اين آيه گويد از رحال ظرفها قصد شده و مفرد آن رحل است
ابن انبارى گفته بوعاء و مسكن رحل گويند و اصل آن چيزى است كه براى كوچ آماده شود
از ظرف متاع و پالان شتر و ...
كلمه رحل و رحال در آيات 62، 70، 75 سوره يوسف آمده و مراد از آنها
ظرفهائى است مثل خورجين و انبان كه بر شتران بسته بودند و در آيه «فَبَدَأَبِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ
وِعاءِ أَخِيهِ»يوسف: 76. بجاى رحال اوعيه آمده كه همان ظرفها است معنى آيه اوّل اين
است: يوسف بغلامان خود گفت