responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 4

كرد، و آن مانند حركت دادن شيى‌ء آويزان است خدا فرموده: «مُذَبْذَبِينَ‌ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ» نساء: 143 آيه در وصف منافقين است كه نه از مؤمنان بودند و نه از كفّار بلكه هم باين سو و هم بآن سو ميرفتند يعنى ميان كفر و ايمان مردّداند نه حقيقة بسوى مؤمنان و از آنهااند و نه واقعا بسوى كفّار و در رديف آنها هستند.

بنظر ميايد مراد تذبذب ظاهرى و با هر دو كنار آمدن است نه تذبذب قلبى و شايد مراد تحيّر قلبى آنهاست كه نه واقعا ايمان مياورند و نه از روى جهل كافر حقيقى‌اند. اين كلمه فقط يكبار در كلام اللّه مجيد آمده است.

ذخر: ذخيره كردن. «وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ‌ فِي بُيُوتِكُمْ ...» آل عمران: 49 يعنى بشما از آنچه ميخوريد و آنچه در خانه‌ها ذخيره ميكنيد خبر ميدهم.

اصل ادّخار اذتخار است از باب افتعال تاء به ذال قلب شده و ادغام گرديده است و با ذال و دال تلفظ ميشود. اين كلمه تنها يكبار در قرآن بكار رفته است.

ذرء

آفريدن. «وَ هُوَ الَّذِي‌ ذَرَأَكُمْ‌ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» مؤمنون:

79 يعنى اوست كه شما را در زمين آفريد و بسوى او جمع ميشوند.

طبرسى در ذيل آيه 136 سوره انعام ميگويد: ذرء آفريدن بر وجه اختراع است و اصل آن بمعنى ظهور است.

به نمك سفيد براى نمايان بودن سفيديش گويند: ملح ذرانى و ذرانى و چون ريش كسى سفيد شود گويند: ذَرَأتْ‌ لِحْيَتُهُ.

راغب ميگويد: ذرء آنست كه خدا آفريده خود را آشكار كند «ذَرَأَ اللَّهُ الْخَلْقَ» يعنى اشخاص را آشكار فرمود. قاموس آنرا خلقت و تكثير و غيره گفته، سخن صحاح نيز نظير آن است.

خلاصه آنكه اصل ذرء ظهور و اظهار است و در آفريدن بكار ميرود، در كشّاف ذيل آيه 11 شورى ميگويد:

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 4
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست