بت سواع متعلق بهذيل بن مدركه بوده محل اين بت رهاط از سرزمين ينبع
از قراء مدينه بود و خدّام آن بنو لحيان بودند، پس از غلبه اسلام پيغمبر صلّى
اللّه عليه و آله عمرو بن عاص را براى شكستن آن بت اعزام فرمود. بت سواع بصورت زنى
پرداخته شده بود (فرهنگ قصص قرآن) در الاصنام محل آنرا رهاط و خدّام آنرا بنو
لحيان گفته و گويد متعلق بهذيل بود.
سوغ:فرو رفتن از حلق بآسانى راغب گويد «سَاغَالشَّرَابُ فِي الْحَلْقِ:
سَهُلَ انْحِدَارُهُ» «هذاعَذْبٌ فُراتٌسائِغٌشَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ»فاطر: 12.
اين گوارا و شيرين و خوش نوش است و اين شور، تلخ.
إساغة فرو بردن از حلق «يَتَجَرَّعُهُوَ لا يَكادُيُسِيغُهُ»ابراهيم: 17. جرعه جرعه ميخورد آنرا و نتواند فرو برد.
سوف:حرف استقبال است كه افعال مضارع را از حال بودن خارج كرده و باستقبال
مخصوص ميكند، چهل و دو بار در قرآن مجيد آمده است «وَمَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماًفَسَوْفَنُصْلِيهِ ناراً»نساء: 30.
ابن هشام در معنى آنرا مرادف سين دانسته و ميان آندو فرقى قائل نيست
ولى ديگران گفتهاند: زمان استقبال در آن از سين اطول است.
در اقرب گويد: اكثرا در تهديد آيد و گاهى در وعده نيكو مثل «وَلَسَوْفَيُعْطِيكَ رَبُّكَ
فَتَرْضى»ضحى:
5. ولى
با مراجعه بقرآن خواهيم ديد در وعده نيكوهم بسيار آمده گرچه اكثرا در تهديد بكار
رفته است.
زمخشرى ذيل آيه «سَيَرْحَمُهُمُاللَّهُ»توبه: 71. تصريح ميكند كه سوف در آيه «وَلَسَوْفَيُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى- ...سَوْفَيُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ»مفيد تاكيد است طبرسى (ه) در جوامع
الجامع آنرا قبول كرده است على هذا سوف مثل سين هم براى استقبال و هم براى تأكيد
است.