responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 345

در اقرب و ساير كتابها نيز گفته شده است.

على هذا معنى آيه‌ «وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ‌ بِالسِّنِينَ‌ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ ...» اعراف: 130. آنست كه: آل فرعون را با سالهاى سخت كه پر از قحطى و فشار بود و با نقص ثمرات موأخذه كرديم.

در مجمع ذيل آيه فوق از شاعرى نقل شده:

كَأَنَّ النَّاسَ إِذْ فَقَدُوا عَلِيّاً

 

نَعَامٌ جَالَ فِي بَلَدٍ سِنِينَا

 

گوئى مردم آنگاه كه على عليه السّلام را از دست دادند: شتر مرغهائى‌اند كه در سرزمين پر از قحطى‌ها جولان ميكنند و سر گردانند. سنه را قحط نيز گفته‌اند و شعر از آنست.

ناگفته نماند سنه در سالهاى غير سختى نيز بكار رفته مثل‌ «لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ‌ سَنَةٍ» بقره: 96. «لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ‌ وَ الْحِسابَ» يونس: 5. بقيه سخن را در «عام» مطالعه كنيد.

سنا: روشنى. راغب گويد: الضوء الساطع‌ «يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ» نور: 43. نزديك است روشنائى برقش چشمها را از بين ببرد. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.

سهر: (بفتح س- ه) بيدار ماندن در شب. در اقرب هست «سَهِرَ الرجُلُ‌ سَهَراً: لم ينم ليلا» در نهج البلاغه خطبه 119 در وصف متّقين فرموده‌

«صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ‌ السَّهَرِ».

«فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ. فَإِذا هُمْ‌ بِالسَّاهِرَةِ» نازعات: 13 و 14. ساهره را روى زمين معنى كرده‌اند در مجمع آمده:

عرب زمين بيابان را ساهره گويد.

يعنى محل بيدارى كه از خوف در آن بيدار مى‌ماندند. بقولى ارض قيامت ساهره ناميده شده كه آن موقف جزاست و مردم در آن پيوسته بيداراند و خواب ندارند. اين سخن بسيار بجاست. يعنى: وقوع قيامت فقط يك تكان و يك صيحه است آنگاه مردم در روى زمين قرار ميگيرند. اين كلمه فقط يكبار در قرآن يافته است.

سهل: هموارى و آسانى مثل زمين‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست