responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 344

خويش مى‌پاشيد. زمخشرى در فائق ذيل لغت «كرم» نقل كرده: مردى ظرفى پر از شراب برسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هديه آورد حضرت فرمود: خدا آنرا حرام كرده است. گفت آيا به يهود تحفه نبرم كه صله‌اى بمن بدهند؟

فرمود: خدائيكه آنرا حرام كرده هديه دادنش را نيز حرام فرموده. گفت:

پس چه كار كنم؟ فرمود:

«سَنَّهَا بِالْبَطْحَاءِ».

آنرا بريگزار بريز.

در نهج البلاغه خطبه 1 درباره تربت آدم فرموده:

«سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ».

يعنى با آب آنرا مسنون كرد.

گل خالص گرديد و احتمال داده‌اند كه بمعنى هموار كردن باشد. ولى بهتر است بمعنى آميختن باشد.

زمخشرى و طبرسى گفته‌اند: حق آنست كه مسنون صفت صلصال باشد يعنى از صلصاليكه از لجن سياه و مصوّر بود. مسنون بمعنى صاف شده نيز آمده مثل مرمر مسنون.

سَنَه: «فَانْظُرْ إِلى‌ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ‌ يَتَسَنَّهْ‌ ...» بقره: 259. گويند: «سَنَهَ‌ يَسْنَهُ‌ سَنْهاً» يعنى سالها بر آن گذشت و فعل از باب علم يعلم است و هاء اصل كلمه ميباشد در آيه شريفه بعضى هاء را حرف سكت دانسته و گفته‌اند اصل آن يتسنّ از حماء مسنون است. معنى آن بهر دو وجه تغيّر است زيرا گذشت سالها شى‌ء را متغيّر ميكند. يعنى طعام و شراب خودت را ببين كه متغيّر نشده است.

سَنَة: سال. «فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ‌ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» عنكبوت: 14. جمع آن در قرآن سنون است. «فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ‌ سِنِينَ‌ عَدَداً» كهف: 11. بعضى گويند: اصل آن سنه است بدليل آنكه سنهات جمع بسته ميشود و بعضى گويند: سنو است كه جمع آن سنوات آيد و اين دومى مشهورتر است (اقرب).

راغب ذيل لغت عوم ميگويد:

كلمه سنه اكثرا بسال قحطى و سختى اطلاق ميشود بعكس «عام» كه بسال فراوانى و راحتى گفته ميشود در لفظ سنه نيز نظير آنرا گفته است. اين سخن‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست