29. ضمير «فِيهِما»بآسمانها
و زمين راجع است و با قاطعيت تمام روشن ميشود كه در آسمانها جنبندگانى آفريده و
پراكنده شدهاند و از جمله «عَلىجَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ»بدست ميايد كه روزى ميان اهل زمين
و آنها ارتباط بر قرار خواهد شد. اگر منظور از جمع، رسيدن آنها بيكديگر باشد.
آيات ديگر از قرار ذيلاند «يَسْئَلُهُمَنْ فِيالسَّماواتِوَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»رحمن: 29. «وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِيالسَّماواتِوَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ
كَرْهاً»رعد:
15. «وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ
فِيالسَّماواتِوَ الْأَرْضِ»اسراء: 55. كلمه «من» در اين آيات دلالت بر افراد عاقل و ذى شعور دارد و بخوبى روشن ميكند
كه در آسمانها مانند انسان موجودات زنده و عاقل زندگى كرده و بخداى خود خضوع
ميكنند و حوائج خويش از او ميخواهند بعيد است كه بگوئيم مراد از آنها ملائكه هستند
كه ملائكه را خداوند مستقلا در آيات بيان فرموده است. روايات در اين زمينه بسيار
است و ميشود براى ديدن آنها به هيئت و اسلام هبة الدين شهرستانى رجوع كرد. وانگهى
بعيد بنظر ميرسد كه خدا اينهمه آسمانها را بيافريند و موجود زنده فقط در زمين باشد
كاوشهاى علمى در اين باره جريان دارد و بزودى باين حقيقت پى خواهند برد.
سنبل:خوشه.«كَمَثَلِحَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَسَنابِلَفِي كُلِسُنْبُلَةٍمِائَةُ حَبَّةٍ ...»بقره:
261. جمع آن سنابل و سنبلات است مثل «وَسَبْعَسُنْبُلاتٍخُضْرٍ»يوسف: 43. سنبله براى مفرد و سنبل براى مطلق است.