خداوند و در يك محل صفت حضرت رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله آمده
است و آن آيه 128 توبه است كه فرموده «لَقَدْجاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ
حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَرَؤُفٌرَحِيمٌ».
آياتيكه رءوف در آنها توأم با رحيم آمده است عبارتاند از «إِنَّاللَّهَ بِالنَّاسِلَرَؤُفٌرَحِيمٌ»بقره: 143 و توبه: 117، نحل: 7 و
47، حج: 65، نور: 20، حديد: 9، حشر: 10.
در اين آيات باحتمال قوى مراد آنست كه خداوند بعموم اعمّ از گرفتار و
غير آن مهربان است ناگفته نماند در «رحم» خواهد
آمد كه رأفت خدا بمعنى تأثر و رقّت قلب نيست چنانكه در بشر است و رأفت خدا همان
نعمتهاى خداست كه خوان كرمش براى عموم گسترده است و از رأفت بزرگش هدايت خلق
بوسيله فطرت و پيامبران است.
رأى:ديدن. دانستن. نگاه كردن «فَلَمَّاجَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُرَأىكَوْكَباً قالَ هذا
رَبِّي»انعام:
76. يعنى چون شب او را فرا گرفت ستارهاى ديد گفت:
ارباب ادب گفتهاند: چون رأى بدو مفعول متعدى شود بمعنى علم آيد نحو «وَيَرَىالَّذِينَ أُوتُوا
الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى
صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»سباء: 6.
«الَّذِيأُنْزِلَ»مفعول اول و «هُوَالْحَقَّ»مفعول دوم «يَرَى»است
يعنى: آنانكه دانش داده شدهاند ميدانند آنچه بتو نازل شده حق است و مثل «إِنْتَرَنِأَنَا أَقَلَّ مِنْكَ
مالًا وَ وَلَداً»كهف: 39.
ياء محذوف، مفعول اول و «أَقَلَّ ...»مفعول دوم آن است يعنى: اگر مرا از
خودت در مال و ولد كمتر ميدانى.
و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن ميدهد كه موجب عبرت باشد
(مفردات) نحو «أَلَمْتَرَإِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا
مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ»بقره: