سمك. در اين شعر بمعنى بالا بردن و مرتفع كردن است و سمك البيت يعنى
سقف خانه.
«أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً
أَمِ السَّماءُ بَناها. رَفَعَسَمْكَهافَسَوَّاها»نازعات: 27 و 28. ممكن است سمك در آيه مصدر باشد يعنى ارتفاعش را
بالا برد. يا بمعنى سقف باشد. معنى آيه در «سماء» خواهد
آمد. حضرت ولى ذو الجلال عليه سلام اللّه المتعال در نهج البلاغه خطبه 70 فرموده:
اى خدا اى غلطاننده غلطانها و بالا برنده بالا رفتهها ... اين كلمه
در قرآن مجيد فقط يكبار آمده است.
سمم:سمّ (بضم اول و فتح آن) بمعنى سوراخ است. راغب تنگ بودن آنرا نيز قيد
كرده مثل سوراخ سوزن و بينى. زهر را از آن سمّ گويند كه در سوراخهاى بدن نفوذ
ميكند و هر سوراخ كوچك در بدن را سمّ (بفتح و ضم) گويند جمع آن سموم است (مجمع)
سموم (بفتح س) باد گرمى است كه مانند سمّ نفوذ ميكند (راغب).
«وَلا يَدْخُلُونَ
الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِيسَمِالْخِياطِ ...»اعراف:
40. داخل بهشت نشوند تا ريسمان كشتى در سوراخ سوزن وارد شود معنى آيه در «جمل» گذشت.
«فَمَنَّاللَّهُ عَلَيْنا وَ
وَقانا عَذابَالسَّمُومِ»طور: 27. «وَأَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ. فِيسَمُومٍوَ حَمِيمٍ»واقعة: 41 و 42. مراد از سموم در
هر دو آيه عذاب نافذ است «وَالْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِالسَّمُومِ»حجر: