responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 318

كه بر ما پوشيده است تعيين يكسال فقط در روايات فريقين است و قرآن مدت مكث را معين نكرده است.

مخفى نماند در نظر بود مقدارى از افسانه‌ها كه درباره اين پيامبر عظيم- الشأن گفته‌اند نقل شود ولى مقام را نقل آنها مقتضى نشد و نبايد آنها را باور كرد در عين حال ببعضى اشاره گرديد. ارباب تحقيق خود ميتوانند در كتب مفصل آنها را ديده و ردّ كنند وَ السَّلامُ عَلى‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‌.

سلوى: بلدرچين. در اقرب گويد:

پرنده‌ايست سفيد مثل پرنده سمانى مفرد آن سلواة است. در المنجد سفيد بودن را ننوشته و آنرا با مرغ سمانى يكى دانسته است. در برهان قاطع ذيل لغت «كرك» گويد: مرغى است از تيهو كوچكتر كه بعربى سلوى و بتركى بلدرچين گويند. بعضى ديگر از لغت نويسان فارسى نيز آنرا ذيل لغت بلدرچين و كرك، آورده‌اند. على هذا احتمال نزديك بيقين آنست كه سلوى همان بلدرچين باشد.

«وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ ...» بقره: 57.

اين كلمه در آيه 160 اعراف و 80 طه نيز آمده است.

«منّ» ماده آبكى است كه روى بعضى درختها مى‌نشيند يعنى: ابر را براى شما سايبان قرار داديم و بر شما منّ و مرغ بلدرچين فرستاديم. سلوى را عسل نيز معنى كرده‌اند چنانكه در مجمع و صحاح و اقرب و غيره هم پرنده و هم عسل گفته‌اند. اصل آن از سلو بمعنى آرامش خاطر است. تسليت نيز از همان ميباشد ذيل هر سه آيه چنين است‌ «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ ...» و اين مؤيد آنست كه مراد از منّ و سلوى طعام است نه مطلق احسان و تسلّى خاطر كه گفته‌اند.

در تورات فعلى سفر خروج باب 16 بند 13 و در سفر اعداد باب 11 بند 31 و 32 آمدن مرغ سلوى بصحراى سينا ذكر شده كه دو ذراع بالاى‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 318
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست