تا ما را از غضب تو و تجاوز بحدود تو كنار كننده باشد. اين كلمه فقط
يكبار در قرآن يافته است.
ذوق:چشيدن. «فَذاقَتْوَبالَ أَمْرِها»طلاق: 9 يعنى سنگينى و نتيجه كار
خود را چشيد. بيشتر استعمال آن در قرآن درباره عذاب است و گاهى در رحمت نيز بكار
رفته مثل «وَلَئِنْأَذَقْناهُرَحْمَةً مِنَّا مِنْ
بَعْدِ ضَرَّاءَ ...»فصلت:
50.
درباره اضافه لباس بجوع و خوف در الميزان ميگويد آن دلالت بر احاطه و
شمول دارد يعنى گرسنگى و ترس بهمه آنها رسيد و احاطه كرد چنانكه لباس بدن را احاطه
ميكند.
راغب ميگويد: استعمال آن در قليل است زيرا كه بكثير، خوردن اطلاق
ميشود نه چشيدن در قرآن درباره عذاب آمده در عرف هر چند در قليل معروف است ولى
صلاحيت دارد كه از آن كثرت نيز اراده شود.
و نيز آمده «كُلُّنَفْسٍذائِقَةُالْمَوْتِ»آل عمران: 185، انبياء: 35، عنكبوت: 57.
ذيع:آشكار شدن. «وَإِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِأَذاعُوابِهِ»نساء: 83. چون چيزى از ايمنى و يا
ترس بآنها رو آورد آنرا آشكار و منتشر ميكنند.
در نهج البلاغه نامه 48 بمعاويه نوشته
«وَإِنَّ الْبَغْيَ وَ
الزُّورَيُذِيعَانِبِالْمَرْءِ فى دِينِهِ
وَ دُنْيَاهُ».
يعنى تجاوز و باطل شخص را در دين و دنيايش مشهور و رسوا ميكنند. در
اقرب آمده «أَذَاعَسِرَّهُ: أَظْهَرَهُ» و الحمد للّه
و هو خير ختام.