responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 280

فرس و قفل) مرض بدن است اما مرض گاهى در بدن و گاهى در قلب ميشود و بمكان مخوف مكان سقيم گفته ميشود. در اقرب كلام سقيم و سقيم الصدر نيز آمده است.

سقيم: مريض و پريشانحال‌ «فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ. فَقالَ إِنِّي‌ سَقِيمٌ‌» صافات: 88 و 89. «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ‌» صافات: 145. اين كلمه فقط دو بار در قرآن آمده بنظر ميايد مراد از هر دو پريشانحال است.

مشروح آنرا در حالات ابراهيم عليه السّلام در فصل شكستن بتها گفته‌ايم.

سقى: آب دادن همچنين است سقيا (راغب) «وَ سَقاهُمْ‌ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» انسان: 21. «فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها» شمس:

13. در اقرب و صحاح سقيا را اسم مصدر گفته است. طبرسى آنرا حصّه آب گفته است در قرآن سقى و اسقاء هر دو آمده است مثل‌ «وَ أَسْقَيْناكُمْ‌ ماءً فُراتاً» راغب در فرق آندو گويد:

سقى آنست كه مشروب را بشخص بدهى و اسقاء آنست كه در اختيار وى بگذارى تا هر طور خواست ميل كند.

اسقاء از سقى ابلغ است زيرا مشروب را در اختيار طرف قرار ميدهى خواه خودش بنوشد يا ديگرى باو بنوشاند.

در اقرب سقى و اسقاء را بيك معنى گرفته و هر دو شامل است باينكه با دست آبرا بدهان طرف برسانى و يا در اختيار او قرار بدهى. آنگاه از حماسى نقل ميكند: بعضى ميان سقيت و اسقيت فرق گذاشته و گفته است:

اسقيته يعنى در اختيار او آشاميدنى گذاشتم هر طور بخواهد بكند. و سقيته يعنى آب را بدهان او رساندم.

مجمع هر دو را بيك معنى گرفته و فرق فوق را از ديگران نقل ميكند.

تدّبر در آيات قرآن نشان ميدهد كه اسقاء بمعنى گذاشتن آب در اختيار شخص است مثل آيه گذشته و «فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ‌ ...» حجر:

22. «نُسْقِيكُمْ‌ مِمَّا فِي بُطُونِها ...» مؤمنون: 21. «وَ نُسْقِيَهُ‌ مِمَّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِيَّ كَثِيراً» فرقان: 49.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست