responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 266

صف است كه از چيزى تشكيل يابد و نيز بمعنى خط و نوشتن است و اصل آن مصدر ميباشد. در اقرب هست «سَطَرَ الْكِتَابَ‌ سَطْراً: كَتَبَ» سطر هم نوشتن و هم بمعنى خط و كتابت است.

ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ‌. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ‌ ن: 1 و 2. قسم بقلم و آنچه مينويسند تو بسبب وحى ديوانه نيستى. كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ‌ مَسْطُوراً اسراء: 58. وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ قمر: 53.

اساطير 9 بار در قرآن آمده و در همه به «الاوّلين» اضافه شده است‌ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ انعام: 25. وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‌ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا فرقان: 5.

مراد قائلين از اين كلمه نوشته‌هاى باطل و حكايت دروغ و افسانه‌هاى بى مغز است معنى آيه فوق چنين است گفتند اينها نوشته‌هاى باطل گذشتگان است كه نوشته و صبح و عصر بر وى املا ميشود. صحاح آنرا اباطيل گفته است. جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است. اقرب الموارد اساطير را جمع الجمع دانسته و گويد: آن جمع اسطار است. و از مبرّد نقل ميكند كه گفته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احاديث. راغب نيز اين كلام را از مبرّد نقل ميكند. بنا بر قول مبرّد اساطير جمع عادى است.

مجمع از اخفش نقل ميكند كه اساطير جمعى است واحد ندارد مثل ابابيل و مذاكير.

سيطر: «أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ‌ الْمُصَيْطِرُونَ‌» طور: 37. «فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ‌ بِمُصَيْطِرٍ» غاشيه: 21 و 22.

ابن كثير آيه اول را با سين و دوّم را با صاد و ابن عامر هر دو را با سين ... و ديگران هر دو با صاد خوانده‌اند. ابو عبيده گويد: مصيطرون در اصل با سين است و هر سين كه ما بعد آن طاء باشد جايز است به صاد تبديل شود. سطر و صطر هر دو صحيح است (مجمع).

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 266
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست