responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 258

بخوردن و آشاميدن اجازه داده و از تعدى در آن دو نهى ميكند.

وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا ... نساء: 6. مال يتيمان را باسراف و عجله نخوريد كه مبادا بزرگ شوند و مانع گردند قيد إِسْرافاً ظاهرا براى ذيل آيه است كه فرموده «هر كه فقير باشد بطور متعارف از اموال آنها بخورد».

وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ‌ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً فرقان:

67. صريح آيه آنست كه در انفاق بايد ميانه روى كرد و ايضا ظاهرا مراد از آن انفاق از براى خود و غير خود است اين آيه نظير وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ ...

اسراء: 29.

سرق: دزدى. قالُوا إِنْ‌ يَسْرِقْ‌ فَقَدْ سَرَقَ‌ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ ... يوسف: 77.

عيّاشى در تفسير خود از حضرت رضا عليه السّلام نقل كرده: حضرت اسحق را كمر بندى بود كه پيامبران و بزرگان آنرا از يكديگر بارث مى‌بردند. و آن در نزد عمّه يوسف بود. يوسف نيز در منزل او بسر ميبرد و عمّه‌اش وى را بغايت دوست ميداشت. يعقوب سفارش كرد كه يوسف را پيش من فرست بعد بتو بر ميگردانم. عمّه‌اش سفارش كرد كه امشب نزد من باشد تا او را ببويم فردا صبح ميفرستم. وقت صبح كمربند مذكور را بكمر يوسف بست و پيراهنى بر او پوشاند و پيش يعقوب فرستاد و آنگاه ادعا كرد كه يوسف كمربند را دزديده است و آن در كمر يوسف پيدا شد و قانون آنزمان چنان بود كه دزد را بصاحب سرقت ميدادند لذا عمّه‌اش او را پس گرفت و در نزد او ماند.

اين روايت در تفسير صافى نيز نقل شده است در حاشيه تفسير عياشى از برهان و بحار و علل الشرايع و عيون اخبار الرضا نيز نقل شده و در مجمع از ديگران نقل كرده و گويد: از امامان ما نيز چنين نقل شده است.

خلاصه: غرض از گفتار فرزندان يعقوب كه گفتند برادرش نيز قبل از او

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست