responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 248

معراج بسدرة المنتهى نازل شد و خدا را با قلب خود ديد چنانكه در نزله اوّلى ديد. آنگاه در بحث روائى حديثى چند از شيعه و اهل سنت نقل ميكند كه آنحضرت دو دفعه خدا را با قلب خود ديد و از روايات مستفاد ميشود كه سدرة المنتهى در آسمانهاست.

ناگفته نماند نظر علامه طباطبائى متّخذ از احاديث است و اگر احاديث نبود قهرا ضمير «رَآهُ» را بجبرئيل ارجاع ميكردند و نميگفتند: رجوع آن بخدا صحيح است و در احاديث و صحت و سقم آنها بايد تحقيق كرد ظهور آيه چنانكه گفته شد آنست كه ضمير «رَآهُ» راجع بجبرئيل است.

سدس: (بضم س- د) يك ششم‌ «فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ‌ السُّدُسُ‌ ...» نساء: 11. اگر براى ميّت برادرانى باشد براى مادر اوست يك ششم.

سادس: ششم‌ «وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ‌ كَلْبُهُمْ ...» كهف: 22.

سدى: مهمل. چنانكه در مجمع آمده‌ «أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ‌ سُدىً‌» قيامة: 36. آيا انسان گمان ميكند كه مهمل و بدون تكليف و بدون ثواب و عقاب گذاشته ميشود در نهج البلاغه حكمت 370 فرموده‌

«فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ. وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ».

اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است.

سرب: (بفتح س- ر) رفتن در سرازير و نيز محل سرازير چنانكه راغب گفته است‌ «نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً» كهف: 61.

ظاهرا سرب مصدر و تميز است يعنى:

ماهى خود را فراموش كردند پس راه خويش را سرازير بدريا پيش گرفت (بطور سرازيرى رفت).

سارب‌: راه رونده‌ «سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ‌ بِالنَّهارِ» رعد: 10. در علم خدا مساوى است آنكه پنهانى سخن گويد و آنكه آشكارا و آنكه در شب پنهان ميشود و در روز روشن راه ميرود.

راغب گويد «السارب: الذاهب‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 248
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست