حديث 6 از هشام بن حكم روايت كرده كه زنديقى از امام صادق عليه
السّلام پرسيد: آيا براى خدا رضا و سخط هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا
كه رضا در مخلوق حالتى است باو دست ميدهد و او را از حالى بحالى وارد ميكند و
مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را در او مدخلى است ولى اشياء را در خالق مدخلى
نيست كه او واحد واحدى الذّات و واحدى المعنى است. پس رضاى او همان ثواب او و سخط
او عذاب اوست بى آنكه چيزى بوجود او عارض شده و او را تهييج و از حالى بحالى وارد
كند كه اين صفات مخلوق عاجز و محتاج است. عبارت روايت چنين است
اين حديث و چند حديث ديگر را صدوق در كتاب توحيد باب 26 نقل كرده و
مضمون همه آنها اين است كه غضب و سخط خدا عذاب اوست و رضاى خدا همان ثواب خداست و
در خدا تغيير حال نيست.
ناگفته نماند سخط را صحاح و قاموس و اقرب غضب مطلق گفتهاند ولى راغب
در آن شدّت را قيد كرده است.
سد:بستن و اصلاح كردن. در قاموس گفته «سَدَّالثُّلْمَةَ: أَصْلَحَهَا وَ وَثَّقَهَا» يعنى شكاف را گرفت. سدّ بضم
و فتح اوّل بمعنى بند و حايل ميان دو چيز است در مفردات و اقرب