بيك معنى است ولى ميشود گفت كه اضافه مبانى كثرت و مبالغه را
ميرساند.
تسخير: يعنى وادار كردن بعمل با قهر و اجبار. راغب گويد: تسخير آنست
كه شىء را بغرض مخصوصى با قهر سوق كنند. طبرسى آنرا رام كردن گويد كه عبارت اخراى
سوق بقهر است. ديگران نيز چنين گفتهاند «وَسَخَّرَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ ...»رعد: 2.
يعنى خورشيد و ماه را رام كرد و بحركت و نظم مقهور نمود «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ
اللَّهَسَخَّرَلَكُمْ ما فِي
السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ...»لقمان: 20. «لَكُمْ»*در اين آيه و آيات ديگر نشان ميدهد كه اين تسخير براى بندگان و براى
منافع آنهاست. «وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ
وَ النُّجُومَمُسَخَّراتٍبِأَمْرِهِ ...»اعراف: 54.
سخرى بضم سين و كسر آن بمعنى مسخره شده يا تسخير شده است طبرسى ذيل
آيه 110 مؤمنون نقل كرده كه آن بمعنى مسخره شده و با ضم و كسر هر دو آيد ولى بمعنى
تسخير شده فقط با ضمّ آيد و نيز گويد: آنرا در آيه «لِيَتَّخِذَبَعْضُهُمْ بَعْضاًسُخْرِيًّا ...»زخرف: 32. بالاتفاق با ضم
خواندهاند ولى در آيه «فَاتَّخَذْتُمُوهُمْسِخْرِيًّا ...»مؤمنون: 110. و «أَتَّخَذْناهُمْسِخْرِيًّا ...»ص: 63. با
ضمّ و كسر هر دو خواندهاند.
ناگفته نماند: «سِخْرِيًّا»در مؤمنون 110 و ص 63 در قرآنها بكسر سين است گرچه قراء با هر دو
خواندهاند بنظر ميايد كه مراد از آن در دو آيه فوق مسخره گرفتن است مخصوصا در
سوره مؤمنون كه ما بعد آن «وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ»است. ولى در آيه 32 زخرف مراد از
آن تسخير شده است كه ذيلا آنرا بررسى ميكنيم: