ناگفته نماند آياتيكه جريان رفتن آل لوط را بيان ميكنند در آنها هست
كه فرشتگان گفتند: تو با خانوادهات پاسى از شب گذشته برويد «فَأَسْرِبِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ ...»هود: 81. در اينصورت ميتوان گفت كه آنها در شب رفته و طرف صبح از
منطقه خطر گذشتهاند لذا فرموده «نَجَّيْناهُمْبِسَحَرٍ».
18. اسحار
جمع سحر است آيات از استغفار در سحرگاهها حكايت ميكند كه بهترين وقت براى ياد
خداست خوشا بحال آنانكه در آن اوقات مبارك با خداى خود راز و نياز دارند.
سحور طعامى است كه در آنوقت تناول شود و تسحّر خوردن آنست (راغب).
سحق: (بضمّ
س) دورى و بفتح آن بشدّت كوبيدن و از بين بردن است در اقرب گويد «سَحَقَهُسَحْقاً:
«سُحْقاً» مفعول است بفعل محذوفأَسْحَقَهُمْاللَّهُسُحْقاًيعنى: دورى باد از رحمت خدا باهل
سعير «وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ
فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ
الرِّيحُ فِي مَكانٍسَحِيقٍ»حج: 31. سحيق بمعنى مسحوق و مكان دور است يعنى هر كه بخدا شرك ورزد
گوئى از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را بسرعت ميگيرد و يا باد بمكان دورش
ميبرد يعنى رشتهاش از خدا بريده و بخود وا گذاشته است.
إسحق:عليه السّلام فرزند حضرت ابراهيم از پيامبران مشهور، نام مباركش هفده
بار در قرآن مجيد آمده است آيه «وَما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَإِسْحاقَ ...»بقره:
136. و «وَأَوْحَيْنا إِلى
إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَإِسْحاقَوَ يَعْقُوبَ ...»نساء: 163. و غيره مقام