اين آيات روشن ميكند كه آنحضرت مسحور نبوده در اين صورت آنچه در مجمع
از عايشه و ابن عباس نقل شده كه لبيد بن اعصم يهودى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله
را سحر كرد و آنحضرت مريض شد تا جبرئيل معوذتين را آورد و سحر گشوده شد و حضرت شفا
يافت پندارى بيش نيست طبرسى ره پس از نقل آن فرموده: اين جائز نيست زيرا آنكه
مسحور است گوئى در عقل او اختلالى رخ داده خداوند اين مطلب را با «وَقالَ الظَّالِمُونَ إِنْ
تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًامَسْحُوراً. انْظُرْ كَيْفَ ...»ردّ كرده است بلى ممكن است يهودى و دخترانش خواستهاند چنين كارى
بكنند ولى نتوانستهاند و خداوند آنحضرت را از كيد آنها مطلع فرموده است.
مرحوم فيض رواياتى در اين زمينه در صافى تفسير سوره علق نقل كرده است
ولى اگر آنها را قبول كنيم بايد بگوئيم: نعوذ باللّه آنحضرت مسحور بوده است با
آنكه قرآن مجيد در نفى آن صراحت دارد. محققين باين نقلها اشاره كرده و ردّ
نمودهاند. ولى آيه «يُخَيَّلُإِلَيْهِ مِنْسِحْرِهِمْأَنَّها تَسْعى»كه گذشت حاكى از نفوذ سحر در موسى عليه
السّلام است و اللّه العالم.
امّا در عين حال آنحضرت ميدانست كه اين كار سحر است.
سحر: (بفتح
س. ح) نزديك صبح.
صحاح گويد «وَالسَّحَرُقُبَيْلَ الصُّبْحِ» طبرسى گويد: سحر وقت قبل از طلوع فجر است اصل آن
بمعنى خفاء است كه شخص در آن وقت در تاريكى مخفى است به ريه نيز سحر گويند كه محلش
مخفى است.