29. سجن
(بفتح س) مصدر است بمعنى منع از تصرف و زندانى كردن.
گوئى معناى اصلى آن منع است و زندان را بدان سبب سجن گفتهاند در
اقرب آمده «وَاللَّهِ مَاأَسْجُنُعَنْهُ لِسَانِي إِلَّا إِذَا
كَسَانِي» بخدا زبانم را از او منع نميكنم تا لباسم بپوشاند.
سجيّن: «كَلَّاإِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِيسِجِّينٍ. وَ ما أَدْراكَ ماسِجِّينٌ. كِتابٌ مَرْقُومٌ»مطففين: 7- 9 از اين سه آيه بدست
ميايد كه سجّين هم ظرف كتاب فاجران و هم كتاب مرقومى است اين سخن بنا بر تجسم عمل
چنين است: اعمال گناهكاران مجسّم شده در محلى قرار ميگيرد و سجّين از آن اعمال
تشكيل ميشود و لذا ميشود گفت كه سجّين همان جهنم است و چون اعمال خود سجنى براى
مجرمين است بدين جهت سجّين ناميده شده و زيادت حروف در آن روشن كننده شدت زندان
است چنانكه گفتهاند.
مقابل سجّين عليّين است كه فرموده «كَلَّاإِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ. وَ ما أَدْراكَ ما
عِلِّيُّونَ. كِتابٌ مَرْقُومٌ»مطففين: 18- 20.
سجو: «وَالضُّحى. وَ اللَّيْلِ
إِذاسَجى»ضحى: 1 و
2. سجو را سكون گفتهاند «سَجَىسَجْواً: سَكَن و دَامَ» در نهج البلاغه خطبه 161 آمده
«فىلَيْلٍ دَاجٍ وَ لَا
غَسَقٍسَاجٍ».
يعنى در شب تار و در ظلمت ساكن و آرام. معنى آيه:
قسم بروشنى روز و قسم بشب آنگاه كه آرام شود اين آيه نظير «وَاللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ»تكوير: 17. «وَاللَّيْلِ إِذا يَغْشى»ليل: 1. است در اول شب نور با ظلمت
بهم آميخته است و چون مقدارى از شب گذشت تاريكى مطلق است كه گوئى ظلمت ساكن شده و
آرام گرفته است.