در «ارض» گذشت. و تفصيل اين شش روز در سوره
فصلت آيه 9- 12 مذكور است و با ملاحظه آن آيات بدست ميايد كه مراد از سموات و ارض
در آيات «سِتَّةِأَيَّامٍ»زمين و طبقات جوّ است و اللّه
العالم.
ستر:بفتح (س) پوشاندن «سَتَرَالشَّيْءَسَتْراً: غَطَّاهُ» و بكسر (س) پرده و پوشش (اقرب). «لَمْنَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهاسِتْراً»كهف: 90.
بر آنها جز آفتاب پوششى قرار نداده بوديم.
استتار اختفا و مخفى شدن است «وَما كُنْتُمْتَسْتَتِرُونَأَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لا أَبْصارُكُمْ ...»فصلت: 22.
نبوديد مخفى شويد از اينكه گوش و چشمهايتان بر شما گواهى دهند ظاهرا
منظور آنست كه قدرت مخفى شدن از شهادت اعضا نداشتيد.
«وَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ
جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباًمَسْتُوراً»اسراء:
45. معنى آيه در «حجب» گذشت.
سجده:سجود در لغت بمعنى تذلّل، خضوع و اظهار فروتنى است راغب گويد «السُّجُودُأَصْلُهُ التَّطَامُنُ و
التَّذَلُّلُ» طبرسى فرموده: سجود در لغت خضوع و تذلّل است و در شرع عبارت است از
گذاشتن پيشانى بر زمين. صحاح و قاموس نيز اصل آنرا خضوع گفتهاند.
در شريعت اسلام سجده بر غير خدا حرام است و آن گذاشتن اعضاء هفتگانه
(پيشانى، كف دستها، زانوها و سر انگشتان بزرگ دو پا) بر زمين است و اهمّ آنها
گذاشتن پيشانى است.
سجودمصدر و جمع ساجد هر دو آمده است مثل «سِيماهُمْفِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِالسُّجُودِ ...»فتح: 29.
و مثل «وَالْقائِمِينَ وَ
الرُّكَّعِالسُّجُودِ»حج:
26. ركّع
جمع راكع و سجود جمع ساجد است. چنانكه سجد نيز جمع ساجد است «وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْسُجَّداًوَ قِياماً»فرقان: 64.
مسجداسم مكان است يعنى محل سجده و آن از قاعده معروف مستثنى است زيرا
قائده اسم زمان و مكان از ثلاثى مجرّد اگر عين مضارع آن