responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 21

يَشاءُ الذُّكُورَ أَوْ يُزَوِّجُهُمْ‌ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً» شورى: 49، 50 يعنى: بآنكه بخواهد دختران و بآنكه بخواهد پسران ميدهد يا ميان پسران و دختران را جمع ميكند و از هر دو ميدهد و آنكه را بخواهد نازا ميكند نه ميزايد و نه براى او فرزندى زائيده ميشود. در الميزان آمده:

تزويج بمعنى جمع است عليهذا معناى‌ «يُزَوِّجُهُمْ» جمع ميكند است. قول حضرت لوط كه بقوم خويش فرمود «أَ تَأْتُونَ‌ الذُّكْرانَ‌ مِنَ الْعالَمِينَ» شعراء: 165 پسران و مردان را شامل است يعنى آيا بجنس مرد تمايل ميكنيد و زنان را كنار ميگذاريد؟!!

ذكو: ذكاة و تذكية هر دو بمعنى ذبح حيوان است در اقرب الموارد آمده «ذَكَّى‌ الذَّبِيحَةَ: ذَبَحَهَا» اين كلمه معانى ديگر هم دارد ولى در قرآن فقط يكبار آنهم در ذبح حيوان بكار رفته است‌ «وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ‌» مائده:

3 يعنى نيمخورده درنده بر شما حرام است مگر آنچه پيش از مردنش آنرا ذبح كنيد و آن در صورتى است كه قبل از مردن از درنده گرفته و ذبح شرعى كنند كه حلال است. و شايد مراد آن باشد كه قبلا ذبح شده باشد. بعد مقدارى از آنرا درنده خورده است كه بقيه حلال مى‌باشد.

ذبح شرعى شرايطى دارد كه در كتب فقه مذكور است. از جمله شرايط كه در قرآن مجيد ذكر شده ذكر نام خدا هنگام سر بريدن است كه در «ذكر» گذشت و نيز اگر با خفه شدن يا چوب زدن يا از بلندى افكندن يا بشاخ زدن يا براى بتها كشته شده باشد حرام است. (مائده: 3).

ذلل: ذلّ (بضم اول) و ذلّة (بكسر اول) بمعنى خوارى و ضدّ عزّت است (صحاح- قاموس). ذلّ (بكسر اول) بمعنى رام شدن است چنانكه در صحاح گويد و ذليل شخصى است كه آشكارا خوار باشد و ناقه ذلول شتر رام است. در قاموس گويد:

ذلّ با ضم و گاهى با كسر آيد و بمعنى نرمى است راغب ميگويد: ذلّ با ضمّ آنست كه از روى قهر باشد و با كسر آنست كه بعد از سختى و چموشى باشد.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 21
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست