وجوبى نبوده و در اثر مراعات نكردن و اختلاف در محترم شمردن و نشمردن
آن حكمش تشديد شده است چنانكه از آيهوَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَيْكَ مِنْ
قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَنحل:
118. نيز
روشن ميشود كه تحريم بعضى از حلالها در اثر طغيان و ستمشان بوده است و لفظ «إِنَّماجُعِلَ السَّبْتُ»دلالت دارد كه آن جوابى است از
سؤالى مقدّر و چون آيه قبلىثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ
حَنِيفاًاست
ممكن است كسى بگويد:
پس چرا اسلام سبت ندارد؟ جواب اين است كه: سبت بر عليه يهود وضع شد و
گرنه از اول نبود.
[اصحاب
سبت]
آنها قومى از يهود بودند، در كنار دريا سكنى داشتند و روز شنبه را
محترم نشمرده و در آن دست از كار نكشيدند و نصيحت نيكوكاران را وقعى ننهادند تا
بعذاب خداوند گرفتار گشتند قرآن مجيد در سوره اعراف آيه 163 ببعد وضع آنها را چنين
نقل ميكند: بپرس از يهود از شهريكه در كنار دريا و مشرف بآن بود آنگاه كه در سبت
تجاوز ميكردند ماهيهايشان در روز سبت و تعطيل بروى آب ميامدند و آشكار ميشدند و
روزيكه تعطيل نكرده بودند چنين نميامدند ما بدين وسيله آنها را در اثر فسقشان
امتحان ميكرديم مردميكه در مقابل ترك احترام سبت ساكت بودند بمردميكه نهى از منكر
ميكردند گفتند:
قومى را كه خدا هلاكشان خواهد كرد و يا بعذاب سختى دچارشان خواهد
نمود چرا موعظه ميكنيد؟
گفتند: اعتذارى است پيش خدا و شايد هم از اين عمل پرهيز كنند.
بالاخره نصيحت ناصحان قبول نيافتاد تا آنها را كه نهى از منكر
ميكردند نجات داديم و ستمگران را بعذاب سختى گرفتار نموديم و چون در كار حرام
تجاوز كردند گفتيم بوزينگان شويد و از رحمت خدا مطرود گرديد.