در بسيارى از آيات قرآن سؤال بكار رفته ولى پيداست كه مراد سؤال
استخبار نيست كه از چيز مجهولى سؤال شود مثل «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْمَسْؤُلُونَ»صافات: 24. «فَوَرَبِّكَلَنَسْئَلَنَّهُمْأَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ»حجر: 92 و 93. «تَاللَّهِلَتُسْئَلُنَعَمَّا كُنْتُمْ
تَفْتَرُونَ»نحل:
56. «أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ
سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَيُسْئَلُونَ»زخرف: 19.
بنظر ميايد كه سؤال در اين آيات سؤال عقوبت و مورد مؤاخذه واقع شدن
است. بعبارت ديگر اين سؤال براى دانستن مطلب مجهول نيست بلكه سؤالى است كه طرف در
مقابل وامانده و محكوم شود و مستحق عقوبت بودنش روشن گردد.
عدم سؤال از گناه گناهكاران
در بعضى از آيات هست كه از گناه گناهكاران سؤال نميشود مثل «فَيَوْمَئِذٍلايُسْئَلُعَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ
لا جَانٌّ»رحمن:
39. ظاهرا مراد از سؤال در اين آيه سؤال استخبار است چون روز قيامت تمام اسرار
ظاهر ميشود بد كار و نيكو كار از هم شناخته ميشوند ديگر احتياج بسؤال از اينكه تو
چكاره بودهاى نيست چنانكه فرموده «يُعْرَفُالْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ ...»رحمن: 41.
وقتيكه مردم با علائم خود شناخته شدند ديگر بسؤال احتياج نيست و نيز
آيه «يَوْمَتُبْلَى السَّرائِرُ»طارق: 9.
صراحت دارد كه روز قيامت نهانها آشكار شود.
بعضى از بزرگان نفى سؤال را در اين آيه نظير سؤال «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْمَسْؤُلُونَ»دانسته و
فرموده: قيامت مواقف بسيار دارد در بعضى سؤال واقع ميشود و در بعضى نه ... ولى
احتياج بآنچه فرموده نيست زيرا آيات