لَواحِدٌ»صافات: 3 راجع باين آيه به «تلى» رجوع
شود.
* «إِنَّالْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ
السَّيِّئاتِ ذلِكَذِكْرىلِلذَّاكِرِينَ»هود: 114 يعنى نيكها زشتها را از بين ميبرند اين تذكرى است بر پند
گيرندگان «ذكرى» مصدر و بمعنى ياد آورى است و 23 بار
در قرآن مجيد آمده است.
* «هَلْأَتى عَلَى الْإِنْسانِ
حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاًمَذْكُوراً»دهر: 1
مواد بدن انسان از اول در عالم بوده و هست ولى روزگارانى گذشت كه انسان شيىء
معلومى در جهان نبود و چيز ياد شده بشمار نميرفت.
موضوع نر و مادگى كه در «زوج» خواهد
آمد از اسرار عجيب اين جهان است.
* «ثَمانِيَةَأَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ
اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْآلذَّكَرَيْنِحَرَّمَ أَمِ
الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ»انعام: 143 در «آلذَّكَرَيْنِ»همزه
استفهام است كه با «الذكرين» با هم خوانده ميشود و مراد از «الذّكرين» جنس نر از گوسفند و بز است و مراد از «الانثيين» ماده آندو است يعنى:
هشت جفت بر شما حلال كرده از گوسفند دو جفت نر و ماده و از بز دو جفت
نر و ماده بگو آيا دو لنگه نر را حرام كرده يا دو لنگه ماده را يا آنچه را رحمهاى
دو ماده شامل است.
مراد از هشت جفت هشت لنگه است كه چهار جفت ميشود چهار لنگه در اين
آيه ذكر شده و چهار لنگه ديگر در آيه بعد كه عبارتند نر و ماده از شتر و گاو.
ذكور و ذكران جمع ذكر است مثل «يَهَبُلِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ