اين كلمه تنها يكدفعه در كلام اللّه مجيد بكار رفته است.
زنا:مقاربت با زن بدون عقد (بطر زنا مشروع) مصدر آن زنى و زناء مد و قصر
هر دو آمده است (اقرب) «وَلا تَقْرَبُواالزِّنىإِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا»اسراء: 32. زن زناكار را زانيه و
مرد زناكار را زانى گويند «الزَّانِيلا يَنْكِحُ إِلَّازانِيَةًأَوْ مُشْرِكَةً ...»نور: 3.
درباره اين آيه سخن در «خبث» گذشت
بآنجا رجوع شود.
ناگفته نماند زنا يكى از محرمات دين مبين اسلام و داراى احكام بخصوصى
است و ثبوت آن كه موجب حدّ باشد احتياج بچهار شاهد عادل دارد مرد و زنيكه مرتكب
اين عمل شدهاند اگر شوهردار و زندار باشند سنگسار ميشوند و اگر بى شوهر و زن
باشند بهر يك صد تازيانه زده ميشود كه بآن «جلد» گويند
حكم سنگسار كردن در قرآن مجيد ذكر نشده و حكم تازيانه زدن را آيه ذيل بيان ميكند «الزَّانِيَةُوَالزَّانِيفَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ
مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ ...وَ
لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»نور: 2. اين آيه صد تازيانه براى
هر دو از مرد و زن معين ميكند و نيز دستور ميدهد كه اسير عاطفه نشده و بر آندو
رأفت نكنيد حكم تابع واقع است نه عاطفه بايد ناموس جامعه در امان باشد.
و نيز عدّهاى بهنگام تازيانه زدن حاضر باشند تا عبرت گيرند.
چهار شاهد كه درباره اثبات زنا گفتيم درباره آنكه بزنى عفيف نسبت زنا
ميدهد نيز لازم است «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ
الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ
ثَمانِينَ جَلْدَةً ...»نور:
4. و
ايضا در جريان افك آمده «لَوْلا جاؤُ عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ ...»نور: 13.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بيعت زنان مكّه را با چند شرط قبول
كرد از جمله آن بود كه زنا نكنند. «إِذاجاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ
بِاللَّهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَ لايَزْنِينَ ...»ممتحنه:
12.