responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 181

تفسير بيضاوى گفته‌اند: عرب از شراب ممزوج با زنجبيل بسيار خوشش ميايد در اقرب آنرا زنجبيل مشهور و نيز بمعنى خمر گفته است.

ناگفته نماند اين كلمه كه يكبار در قرآن آمده نكره است و نميشود آنرا زنجبيل ساده دنيا دانست بلكه زنجبيل بخصوصى است. طبرسى در ذيل آيه فوق از ابن عباس نقل ميكند كه: هر چه خدا از نعم بهشتى در قرآن وصف كرده نظير آن در دنيا نيست و خدا آنرا باسم معروف ذكر كرده (تا مردم بدانند).

زنم: زنمه بفتح (ز. ن. م) قسمتى از گوش شتر و گوسفند است كه پس از شكافتن آويزان مى‌ماند (اقرب) و نيز دو چيز زايد دكمه مانند است كه از گلوى بعضى از گوسفندان آويزان ميشود (مفردات) و از آن كسى اراده ميشود كه در نسب متّهم است و بقومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السّلام ابن زياد را دعىّ بن الدعىّ خواند كه يعنى او بزياد چسبانده شده چنانكه زياد نيز بابى سفيان چسبانده شده بود. زنيم همان دعىّ است طبرسى اين شعر را نقل ميكند.

زنيم ليس يعرف من ابوه بغىّ الام ذو حسب لئيم‌ «مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ. عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ‌ زَنِيمٍ‌». قلم: 12 و 13.

زنيم را در آيه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئيم معروف بلئامت، شخص معروف بشرارت گفته‌اند در مجمع از على عليه السّلام شخص بى اصل و نانجيب نقل شده در صافى از حضرت صادق عليه السّلام نقل است كه آنرا كافر سخت فرموده است.

بنظر ميايد كه مراد از آن در آيه لئيم و شرير است گوئى شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانكه زنمه براى گوسفند و بزغاله و عتل چنانكه گفته‌اند بمعنى بد خلق و خشن است يعنى او مانع خير و متجاوز و پيوسته گناهكار است با همه اينها بد رفتار و شرير است.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست