ناگفته نماند زكوة در قرآن گاهى بمعنى طهارت و پاكيزگى آمده مثل «قَدْأَفْلَحَ مَنْزَكَّاها»شمس: 9.
«وَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ
عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ مازَكىمِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ»نور: 21. يعنى نجات يافت آنكه نفس را پاك كرد. و اگر فضل و رحمت خدا
نميبود احدى از شما پاك نميشد.
و گاهى بمعنى مدح است مثل «فَلاتُزَكُّواأَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى»نجم: 32. خودتان را مدح نكنيد و
پاكيزه نشان ندهيد خدا بپرهيزكار داناست. ايضا «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَيُزَكُّونَأَنْفُسَهُمْ بَلِ
اللَّهُيُزَكِّيمَنْ يَشاءُ»نساء: 49. در صحاح ميگويد «زَكَّىنَفْسَهُتَزْكِيَةً: مَدَحَهَا».
اين معنى راجع بمعناى اول است كه مدح نفس جز پاكيزه نشان دادن آن
نيست.
زكىّ بمعنى پاك است «لِأَهَبَلَكِ غُلاماًزَكِيًّا»مريم: 19. مؤنث آن زكيّه است «أَقَتَلْتَ نَفْساًزَكِيَّةًبِغَيْرِ نَفْسٍ»كهف: 74. ازكى اسم تفضيل آن است «فَلْيَنْظُرْأَيُّهاأَزْكىطَعاماً»كهف: 19.
«وَحَناناً مِنْ لَدُنَّا وَزَكاةًوَ كانَ تَقِيًّا»مريم: 13. «وَالَّذِينَ هُمْلِلزَّكاةِفاعِلُونَ»مؤمنون: 4. در دو آيه اولى زكوة مصدر است بمعنى پاكى و پاكيزگى و در
آيه سوم اگر لام «لِلزَّكاةِ»را چنانكه
راغب گفته علت بگيريم زكوة مصدر است يعنى براى پاك شدن كار ميكنند ولى سياق آيه
نشان ميدهد كه «لِلزَّكاةِ»مفعول «فاعِلُونَ»است.
ولى در عين حال كلمه «فاعِلُونَ»قرينه است كه زكوة مصدر و بمعنى تطهير مال است چنانكه در الميزان
آمده و زكوة متعارف منظور نيست كه آيه مكّى و حكم زكوة در مدينه آمده است.
اقرب الموارد گويد: زكوة در تمام قرآن جز آيه «وَحَناناً مِنْ لَدُنَّا وَزَكاةً»درباره
مال است. و آن بمعنى طهارت ميباشد. ولى ديديم كه آيه