responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 165

پيش مريم ميامد در نزد وى رزق بخصوصى ميديد و ميگفت: اين از كجاست مريم ميگفت از جانب خدا زكريّا چون اين بدانست با آنكه خودش پير و زنش نازا بود از خدا فرزندى خواست خداوند يحيى را بوى عنايت فرمود «وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا؟ قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ. هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ...» آل عمران: 37- 38.

دوّم استجابت دعاى اوست درباره فرزند خواستن از خدا كه در سوره آل عمران از آيه 38 تا 41 ياد شده است و مشروح آن در سوره مريم چنين است: اين خبر رحمت پروردگار با بنده خويش زكرياست. آندم كه خدايش را نهانى ندا كرد و گفت:

پروردگارا من استخوانم سست شده و سرم از پيرى سفيد گشته‌ «وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً» و در دعا كردن شقى و دست خالى نبوده‌ام در گذشته من دعا كرده‌ام و تو اجابت فرموده‌اى من از بعد خويش از اقوام و اقربايم بيم دارم و زنم گذشته از پيرى همواره نازا بوده است. مرا بقدرت خويش فرزندى عطا فرما كه از من و از خاندان يعقوب (طرف مادر) ارث ببرد و او را پسنديده گردان.

خطاب رسيد اى زكريا ما تو را مژده پسرى ميدهيم كه نامش يحيى است و از پيش همنامى براى او قرار نداده‌ايم گفت: پروردگارا چگونه پسرى خواهم داشت حال آنكه زنم از پيش نازا بوده و خودم از پيرى بفرتوتى رسيده و خشك شده‌ام. فرشته‌اى او را ندا كرد و گفت: پروردگارت چنين گفته كه آن بر من آسان است تو را از پيش آفريدم كه چيزى نبودى.

گفت خدايا براى من نشانه‌اى تعيين كن گفت: نشانه تو آن است كه سه شب تمام با مردم نتوانى سخن گوئى پس از عبادتگاه بسوى قوم خود رفت و بآنها فهماند كه: بامداد و شبانگاه‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 165
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست