آنحضرت وارد كعبه نشد تا فرمود كه تصاوير و نقوش را از آن كنار
كردند.
در مجمع گويد: «زُخْرُفاً»در آيه منصوب است با فعل مضمر يعنى «وجَعَلْنَا لَهُمْ زُخْرُفاً» ولى شايد عطف باشد به «سُرُراً».
زرب: «وَنَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ. وَزَرابِيُمَبْثُوثَةٌ»غاشيه: 15 و 16. در مجمع آمده
زرابىّ جمع زريبه و آن بمعنى فرش فاخر است يعنى پشتىهاى رديف هم و فرشهاى گسترده.
زرابىّ نكره است نميشود آنها را با فرش دنيا قياس كرد. راغب گويد: زرابى جمع زرب
(بر وزن قفل) نوعى از لباس راحت و منسوب است بمحلى. و بر سبيل تشبيه و استعاره
آمده «وَزَرابِيُمَبْثُوثَةٌ».
زرع:روياندن. كاشتن. و نيز مصدر بمعنى مفعول باشد كه خواهيم گفت. راغب
ميگويد: زرع بمعنى روياندن است و حقيقت آن با امور خدائى است نه بشرى «أَأَنْتُمْتَزْرَعُونَهُأَمْ نَحْنُالزَّارِعُونَ»واقعة: 64.
آيا شما آنرا ميرويانيد يا مائيم روياننده ...
و اگر بانسان نسبت داده شود از اين جهت است كه انسان عامل و فاعل
اسباب زرع است.
طبرسى ذيل آيه فوق فرموده: آيا شما آنرا ميرويانيد يا مائيم روياننده
و از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله روايت است كه فرمود
كسى از شما نگويد زرع كردم و بگويد حرث كردم. ولى «ذيلآيه «قالَتَزْرَعُونَسَبْعَ سِنِينَ دَأَباً ...»يوسف: 47. آنرا كاشتن گفته است.
در صحاح كاشتن و روياندن هر دو را گفته است همچنين است قول قاموس و
اقرب. در قرآن مجيد چنانكه معلوم شد در روياندن و كاشتن هر دو بكار رفته است و بنا
بر قول راغب زارع فقط خداست و بشر حارث است لا غير چنانكه فرموده «أَفَرَأَيْتُمْ