در مجمع گويد: در دينشان متفرق شدند و آنرا كتابها قرار دادند و بنا
بر قرائت ابن عامر كه زبرا بر وزن (صرد) خوانده است معنى آن جماعات است يعنى «تفرّقوااحزابا» نصب زبرا براى حال است.
زبور:از قرآن مجيد بدست ميايد كه آن نام كتاب داود است «وَلَقَدْ كَتَبْنا فِيالزَّبُورِمِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ»انبياء: 105. «وَآتَيْنا داوُدَزَبُوراً»نساء: 163- اسراء: 55.
بقرينه دو آيه بعد ميشود گفت كه مراد از زبور در آيه اول كتاب داود و
الف و لام آن براى عهد است.
در ميان كتب تورات فعلى كتابى بنام مزامير يا زبور داود موجود است كه
جمعا صد و پنجاه مزمور است و يهود آنرا بداود نسبت ميدهند. ولى ملاحظه مضامين آن
نشان ميدهد كه همهاش از حضرت داود نيست. چنانكه محققين گفتهاند مثلا نويسنده
قاموس كتاب مقدس تحت كلمه «مزامير» ميگويد:
كتاب مزامير به پنج قسمت منقسم و در آخر هر قسمتى لفظ آمين مكرّر گشته و اغلب بر
آنند كه اين لفظ را جمع كنندگان كتاب در آخر هر كتاب افزودهاند ... خلاصه كتاب
اول داراى 41 مزمور است كه 37 از آنها منسوب بداود و چهار تا كه اوّل و دوّم و دهم
و سى سوم باشد.
بمؤلفان نامعلوم منسوب است.
همچنين است سخن اين مؤلف درباره قسمتهاى ديگر زبور. دانشمند محترم
آقاى صدر بلاغى نيز در فرهنگ قصص قرآن در اين باره بيانى عالى دارد.
قرآن مجيد درباره زبور بيشتر از آنچه نقل شد مطلبى نگفته است لذا
مطلب را در اين موضوع بسط نميدهيم.
زبن:دفع «زبنهزبنا: دفعه و صدمه» (اقرب) «فَلْيَدْعُنادِيَهُ. سَنَدْعُالزَّبانِيَةَ»علق: 18
مراد از زبانيه مأموران آتش جهنم است و شايد از اين جهت زبانيه گفته شده كه
انسانها را بآتش دفع و پر تاب ميكنند واحد زبانيه بنظر ابى