راحت اطلاق ميشود و ريحان هر گياهى است كه بوى خوش داشته باشد و در
اثر اطلاق برزق بفرزند ريحان گفته شده و از آن است حديث رسول خدا صلّى اللّه عليه
و آله كه بعلى عليه السّلام فرموده
«أُوصِيكَبِرَيْحَانَتَيَخَيْراً فى الدُّنْيَا
...».
مرادش حسنين عليهما السلام بود.
بنظر ميايد معناى اصلى آن بوئيدنى است و در رزق و رحمت با عنايت
استعمال ميشود و آن در آيه اول بوئيدنى و در آيه دوم روزى است.
رود:بفتح (ر) طلب كردن.
خواستن در اقرب گويد «رَادَهُرَوْداًورِيَاداً: طَلَبَهُ» أَرَادَهُ بمعنى قصد از همين ماده است «قالَتْما جَزاءُ مَنْأَرادَبِأَهْلِكَ سُوءاً ...»يوسف: 25.
اين كلمه گاهى در جماد بكار رفته مثل «فَوَجَدافِيها جِداراًيُرِيدُأَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ»كهف: 77. در آن قريه ديوارى يافتند
كه ميخواست بيافتد آنرا بپا داشت راغب ميگويد اراده گاهى با قوّه تسخيرى و حسّى
است و گاهى با قوه اختيارى و لذا در جماد بكار رفته مثل «يُرِيدُأَنْ يَنْقَضَّ»و گويند: اسب من كاه اراده ميكند «فَرَسِييُرِيدُالتِّبْنَ» طبرسى فرموده وصف جدار با اراده مجاز است معنايش آنست كه
نزديك بود بيافتد و مشرف بر انهدام بود و آن از فصيح كلام عرب است و در اشعارشان
زياد است. شاعر در وصف نيزه خود ميگويد:
«يُرِيدُالرُّمْحُ
صَدْرَ أَبِي بِرَاءٍ
وَ يَرْغَبُ عَنْ
دِمَاءِ بَنِي عَقِيلٍ»
يعنى نيزه سينه ابا براء را ميخواهد و از خون فرزندان عقيل اعراض
ميكند. آنگاه اشعار ديگرى در اين زمينه آورده است.
و خلاصه آنكه اين استعمال معروف است.
مراوده از رود بمعنى طلب است در مجمع گويد: مراوده خواستن چيزيست با
نرمى و مدارا راغب گويد: مراوده آنست كه با ديگرى در اراده نزاع كنى و قصد كنى
آنچه را كه او قصد نميكند و يا بطلبى چيزيرا كه او نميطلبد. در اقرب آنرا آنگاه كه
با «عن» يا «على» همراه
باشد