73. در كار من بر من سختى نرسان بر من سخت مگير. «فَخَشِيناأَنْيُرْهِقَهُماطُغْياناً وَ كُفْراً»كهف: 80. ترسيديم كه بآنها كفر و طغيان برساند و وادار بكفر و طغيان
نمايد. در اين دو آيه «رساندن» بهتر
است گرچه پوشاندن نيز درست است. در نهج البلاغه خطبه 181 آمده
او را بعقبه سختى ميرسانم. صعود در مفردات و اقرب عقبه سخت معنى شده
است.
رَهَق
«فَمَنْيُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لارَهَقاً»جن: 13.
رهق بفتح (ر- ه) هم مصدر آمده و هم اسم. و در صورت دوم معنى آن تحمل ما لا يطاق
است (اقرب) قاموس نيز آنرا از جمله معانى اين كلمه شمرده است على هذا ظاهرا مراد
از آن در آيه ظلم است چنانكه صحاح آنرا ظلم گفته است يعنى هر كه بپروردگارش تسليم
شود از نقصان و ظلم نميترسد زيرا اين دو باو نخواهد رسيد مثل «وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ
الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً»طه: 112. و شايد مراد از آن در آيه
خفّت و خوارى باشد چنانكه در قاموس و اقرب هست.
6. ظاهرا
مراد از رهق طغيان و سفاهت و گمراهى است چنانكه در مجمع و صحاح و قاموس است بنظر
ميايد:
اطلاق رهق باين چيزها از براى آنست كه بشخص لاحق ميشوند و يا او را
ميپوشانند. يعنى مردانى از انس بمردانى از جنّ پناه مىبردند. جنّ در اثر اين پناه
بردن بآنها سفاهت و گمراهى افزودند.