responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 128

«وَ كانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ» نمل: 48. در شهر نه عشيره بودند كه فساد ميكردند در الميزان گفته: گفته‌اند مراد از رهط اشخاص است لذا تميز تسعه واقع شده يعنى در شهر نه نفر بودند كه فساد ميكردند. در مجمع آنها را نه نفر از اشراف قوم صالح شمرده كه مردم را اغواء ميكردند آنگاه نام آنها را از ابن عباس نقل ميكند. زمخشرى نيز آنها را اشخاص گفته و نامهايشان را شمرده است و در جواب اينكه بايد مميّز عدد از سه تا ده جمع باشد؟

گويد: رهط در معنى جمع است گوئى تقدير چنين است «و كان فى المدينة تسعة انفس».

ولى ناگفته نماند اگر رهط بمعنى اوّلى گرفته شود بهتر خواهد بود.

براى رهط و «نفر» فرقى است كه در «نفر» خواهد آمد انشاء اللّه.

رهق: پوشاندن. رسيدن. مثلا گوئيم ذلّت او را پوشيد و فقر باو رسيد. طبرسى ذيل آيه 27 يونس گويد: رهق لاحق شدن امر است «رَاهَقَ‌ الْغُلَامُ» يعنى پسر بمردان لاحق شد «رَهَقَهُ‌ فِي الْحَرْبِ» او را در جنگ درك كرد. راغب آنرا پوشاندن از روى قهر و صحاح مطلق پوشاندن گفته است.

ولى قاموس پوشاندن و رسيدن و نزديك شدن گفته است.

ناگفته نماند پوشاندن با رسيدن توأم است و پوشاندن بدون رسيدن غير ممكن است گرچه رسيدن ممكن است گاهى توأم با پوشاندن نباشد در بعضى از آيات پوشاندن و در بعضى رسيدن مناسب است‌ «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ. تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» عبس: 40 و 41.

بعضى چهره‌ها در آنروز كدر و غبار- آلود است و سياهى آنرا فرا گرفته و پوشانده است.

«وَ لا يَرْهَقُ‌ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ» يونس: 27. كدورت و تيرگى و ذلت چهره آنها را نميپوشاند و يا بچهره آنها نميرسد.

«وَ لا تُرْهِقْنِي‌ مِنْ أَمْرِي عُسْراً» كهف:

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست