responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 124

اين مثل رفات است كه در «رفت» گذشت. جوهرى پس از آنكه رميم را استخوان پوسيده معنى كرده گويد علت اينكه رميم در آيه مفرد آمده آنستكه در ماده فعيل مذكر و مؤنث و جمع يكسان آيد. «ما تَذَرُ مِنْ شَيْ‌ءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ‌ كَالرَّمِيمِ‌» ذاريات:

42. يعنى آن باد چيزى را كه بر آن ميوزيد نميگذاشت مگر آنكه مانند استخوان پوسيده و سائيده ميكرد.

نظير اين آيه است‌ «فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى‌ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» حاقّة: 7.

ناگفته نماند رم بفتح (ر) بمعنى اصلاح نيز آمده است در اقرب گويد «رَمَ‌ الْبِنَاءَ رَمّاً: أَصْلَحَهُ» ولى در قرآن فقط در معناى فوق بكار رفته است.

رُمَّان‌: انار. و آن اسم جنس است و مفرد آن رمّانة ميباشد و در اقرب گويد در انار و درخت انار هر دو استعمال ميشود «وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ‌ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ ...» انعام: 99. ناگفته نماند رمّان سه بار در قرآن مجيد آمده است: انعام: 99 و 141.

هر دو از اينها راجع بانار دنياست و با الف و لام آمده و سومى در سوره رحمن: 68. راجع بانار بهشتى است كه نكره آمده‌ فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ‌» از اين روشن ميشود كه انار بهشتى انار بخصوصى است و مانند انار دنيا نيست.

رمى: انداختن. اعمّ از آنكه شى‌ء باشد مثل تير و سنگ‌ «وَ ما رَمَيْتَ‌ إِذْ رَمَيْتَ‌ وَ لكِنَّ اللَّهَ‌ رَمى‌» انفال: 17.

و يا نسبت دادن چيزى بكسى باشد نحو «إِنَّ الَّذِينَ‌ يَرْمُونَ‌ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ...» نور: 23. كه مراد از رمى نسبت دادن زنا بزنى است راغب گويد استعمال آن در دوّمى بطريق كنايه است.

درباره آيه اول در مجمع گويد:

جماعتى از مفسّران مثل ابن عباس و غيره گفته‌اند: روز بدر جبرئيل بحضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله گفت: مشتى‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست