صاحب رشد. «أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌرَشِيدٌ»هود: 78.
آيا در ميان شما مرد عاقلى نيست «وَما أَمْرُ فِرْعَوْنَبِرَشِيدٍ»هود:
97. رشيد
در آيه بمعنى مرشد است چنانكه مجمع گفته مثل «فَلَنْتَجِدَ لَهُ وَلِيًّامُرْشِداً»كهف: 17. دستور فرعون نجات دهنده نيست.
رصد:مراقبت كردن و چيزى را زير نظر گرفتن. و نيز بمعنى مراقب و مراقبت
شده آمده است (كمين كردن و كمين كننده) «فَمَنْيَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباًرَصَداً»جن: 9. هر
كه اكنون گوش كند شهابى را در كمين خود مييابد «رصد» صفت
شهاب و بمعنى كمين كننده است.
رصد بمعنى كمين كننده مفرد و جمع و مؤنّث در آن يكسان است (صحاح) «إِلَّامَنِ ارْتَضى مِنْ
رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِرَصَداً»جن: 27.
گفتهاند رصد بمعنى نگهبانان و مراقبان است يعنى خدا از جلو روى و از پشت سرش
نگهبانان ميفرستد.
مرصد: اسم مكان بمعنى كمينگاه است «وَخُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَمَرْصَدٍ ...»توبه: 5.
بگيريد، حبسشان كنيد و براى گرفتن آنها در هر كمينگاه بنشينيد.
مرصاد: نيز
اسم مكان است (مجمع- مفردات) راغب ميگويد: فرق مرصاد با مرصد آنست كه مرصاد
بمكانيكه فقط مخصوص كمين است گفته ميشود «إِنَّرَبَّكَلَبِالْمِرْصادِ»فجر: 14. «إِنَّجَهَنَّمَ كانَتْمِرْصاداً»نباء: 21. جوهرى آنرا طريق معنى كرده ولى مراقبت در آن منظور است.
ارصاد: آماده كردن در قاموس گويد «أَرْصَدْتُلَهُ: أَعْدَدْتُ» «وَإِرْصاداًلِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...»توبه: 107. و براى آماده كردن بكسيكه با خدا و رسول جنگيده است.
صحاح، قاموس، اقرب تصريح دارند كه چون بعد از ارصاد «لام» آيد بمعنى آماده كردن است.